کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بکراهت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بکراهت
لغتنامه دهخدا
بکراهت . [ ب ِ ک َ هََ ] (ق مرکب ) بزور. باکراه .
-
جستوجو در متن
-
ازآم
لغتنامه دهخدا
ازآم . [ اِزْ ] (ع مص ) بکراهت بر کاری داشتن . بناخوش بر کاری داشتن کسی را: اَزْاءَمَه ُ علی الامر. (منتهی الارب ). || فشردن آنچه در جراحت بود تا آنکه بچسبد پوست آن و خشک گردد خون بر آن . || دارو کردن تا به شود. (منتهی الارب ).
-
بزور
لغتنامه دهخدا
بزور. [ ب ِ ] (ق مرکب ) (از: ب + زور)بطور اجبار و زیردستی . جبراً. با قوت و زور. (ناظم الاطباء). به کره . زورکی . کرهاً. بکراهت . قهراً. به عنف . به اکراه . قهراً. مکرهاً. (از یادداشتهای دهخدا).
-
ضفز
لغتنامه دهخدا
ضفز. [ ض َ ] (ع مص ) فروبردن شتر لقمه را. || بکراهت فروبردن شتر لقمه را. || راندن . (منتهی الارب ). || وطی کردن (منتهی الارب ). جماع . (تاج المصادر). || دویدن . || جهیدن . برجستن . || زدن به دست یا به پا. || درآوردن لگام را در دهن اسب . (منتهی الارب ...
-
شافن
لغتنامه دهخدا
شافن . [ ف ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از شفن . کسی که بکنج چشم بنگرد کسی را یا به تعجب و یا بکراهت و اعراض . (صحاح اللغة) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). شافن و شفون . (اقرب الموارد). بدم چشم نگرنده . بگوشه ٔ چشم نگرنده . || رشگ...
-
استحقار
لغتنامه دهخدا
استحقار. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) خوار داشتن . (غیاث ). خُرد شمردن . احتقار. (منتهی الارب ). استخفاف . استهانت . خردو خوار شمردن . (منتهی الارب ). حقیر داشتن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). حقیر پنداشتن . (مؤید الفضلاء). سبکداشت . کوچک و سهل و حقیر شمردن...
-
بی سر و پایی
لغتنامه دهخدا
بی سر و پایی . [ س َ رُ ] (حامص مرکب ) حالت و کیفیت بی سر و پا. || ناتوانی . عجز و درماندگی . (یادداشت مؤلف ). || فقر. || کنایه از فرومایگی ، پستی و دنائت . سفلگی و پستی . (یادداشت مؤلف ) : .... که سخن نگویند الا بسفاهت و نظر نکنند الا بکراهت . فقر...
-
اکراه
لغتنامه دهخدا
اکراه . [ اِ ] (ع مص ) به ناخواه و ستم بر کاری داشتن . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از غیاث اللغات ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). به ستم بر کاری داشتن . (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان القرآن جرجانی ) (از مؤید الفضلاء). به کار خلاف میل واداشتن کس...
-
تجرید
لغتنامه دهخدا
تجرید. [ ت َ ] (ع مص ) برهنه کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). برهنه کردن کسی را. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). برهنه کردن چیزی را از زوایدی که بر آن باشد. (از غیاث اللغات ) (از آنندراج ). در لغت برهنه کردن . (کشا...
-
احد
لغتنامه دهخدا
احد. [ اُ ح ُ ] (اِخ ) (غزوه ٔ...) مؤلف روضةالصفا آورده است : از جمله ٔ معظمات وقایع سنه ٔثلث هجریه غزاء اُحد است . تفصیل این اجمال آنکه مشرکان بعد از انهزام معرکه ٔ بدر به مکه آمده ، مال کاروان خویش را که ابوسفیان آورده بود در دارالندوة بنا بر رغبت...