کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بکار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
بکار رفتن
لغتنامه دهخدا
بکار رفتن . [ ب ِرَ ت َ ] (مص مرکب ) بدرد خوردن . مصرف شدن . بکار زدن . رجوع به کار رفتن شود.
-
بکار زدن
لغتنامه دهخدا
بکار زدن . [ ب ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) استعمال کردن . مصرف کردن . بکار بردن . رجوع به کار زدن شود.
-
بکار شدن
لغتنامه دهخدا
بکار شدن . [ ب ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مصرف شدن . بکار رفتن : ای بزرگی که دین و دولت راهمه آثار تو بکار شود.مسعودسعد.
-
بکار گماشتن
لغتنامه دهخدا
بکار گماشتن . [ ب ِ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) بکار داشتن . بکار واداشتن .
-
بکار بردنی
دیکشنری فارسی به عربی
تطبيقي , صالح للاستعمال
-
وارد بکار
دیکشنری فارسی به عربی
واسع الاطلاع
-
بکار زدن
دیکشنری فارسی به عربی
استعمل , انطبق
-
بکار گماشتن
دیکشنری فارسی به عربی
استخدام
-
بکار گرفتن
دیکشنری فارسی به عربی
استخدام
-
بکار انداختن
دیکشنری فارسی به عربی
اشتغل , ماثرة
-
بکار امدن
دیکشنری فارسی به عربی
جواب
-
بکار خور
دیکشنری فارسی به عربی
عملي
-
بکار رفتن
دیکشنری فارسی به عربی
ضربة
-
بکار نیداختنی
دیکشنری فارسی به عربی
غير صالح للعمل
-
بکار بردن
دیکشنری فارسی به عربی
انطبق , ضع , مقبض