کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بکا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بکا
/bokā/
معنی
گریستن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. اشک ریختن، گریستن، گریه کردن ≠ خندیدن
۲. گریه
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بکا
واژگان مترادف و متضاد
۱. اشک ریختن، گریستن، گریه کردن ≠ خندیدن ۲. گریه
-
بکا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: بکاء] [قدیمی] bokā گریستن.
-
بکا
لغتنامه دهخدا
بکا. [ ب َ ] (اِ) بکاء، بَکی ̍ . نباتی است . (منتهی الارب ). نام یک قسم گیاهی است . (ناظم الاطباء). رجوع به بکاء، بکی ، و تذکره ٔ ضریر انطاکی ص 84 شود.
-
بکا
لغتنامه دهخدا
بکا. [ ب ُ] (ع اِ) بکای [ بکاء ] . گریه . (ناظم الاطباء). گریه . (مهذب الاسماء). اشک و زاری . بمعنی گریه که اشک ریختن باشد. (غیاث ). گریه . (مؤید الفضلاء) : تا چو شاه نحل شاه انگیخت لشکر چشم خصم صد هزاران چشمه شد چون خانه ٔ نحل از بکا. خاقانی .ناله ...
-
واژههای همآوا
-
بک ء
لغتنامه دهخدا
بک ء. [ ب َ ک ْءْ ] (ع مص ) بُک ْء کم شیر شدن ماده شتر. (ناظم الاطباء). کم شیر شدن ناقه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بکوء، بکاءة، بک ء. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). اندک شیر شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || کم شدن آب چاه . || کم شدن اشک چشم کسی . || ...
-
بک ء
لغتنامه دهخدا
بک ء. [ ب َ ک ْءْ] (ع اِ) گیاهی است مانند جرجیر (نخود). (از اقرب الموارد). و رجوع به بکا و بکاء شود. و فی الحدیث : نحن معاشر الانبیاء فینا بکاء؛ ای : قلة الکلام الا فیما یحتاج الیه . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء ذیل بکاء).
-
بکع
لغتنامه دهخدا
بکع. [ ب َ ] (ع مص ) پیش آمدن کسی را بمکروه . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (اقرب الموارد). پیش آوردن کسی را چیزی که ناخوش آید. (مؤید الفضلاء). || نیک بریدن چیزی را و پاره پاره ساختن آن را. (ناظم الاطباء). بریدن چیزی را. (از آنندراج...
-
جستوجو در متن
-
بکاء
لغتنامه دهخدا
بکاء. [ ب َ ] (ع اِ) بکا. رجوع به بکا شود.
-
bekah
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بکا
-
بکاة
لغتنامه دهخدا
بکاة. [ ب َ ] (ع اِ). بکاءة. یکی بکا و بکاء. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). رجوع به بکا و بکاء شود.
-
راست رشته
واژهنامه آزاد
در هفت پیکر برای نیکویی یافتن بکا ر رفته است
-
بکی
لغتنامه دهخدا
بکی . [ ب َ کی ] (ع اِ) نباتی است ، بکاة یکی آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به بکا و بکاء شود.
-
بکوء
لغتنامه دهخدا
بکوء. [ ب ُ ] (ع مص ) کم شیر شدن ناقه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). اندک شیر شدن ناقه (زوزنی ). بَک ء. بکاءة. بکاً. (منتهی الارب ). و رجوع به مصادر مذکور شود.