کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بچ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بچ
لغتنامه دهخدا
بچ . [ ب َ ] (اِ) در اصطلاح محلی کوهستان های کرمان بجای بچه بکار میرود اعم از حیوانات و حشره و انسان . مثل : مگسها بچ دادند؛ یعنی زنبوران عسل بچه پراندند.
-
بچ
لغتنامه دهخدا
بچ . [ ب ُ ] (اِ) اندرون دهن . لنبوس . اکپ . کپ . پچ . (فرهنگ رشیدی ) (برهان قاطع). داخل دهان . (از فرهنگ شعوری ). قنب (در تداول مردم قزوین ). اندرون لنبوس . (فرهنگ جهانگیری ). بج . (آنندراج ). آکب . (فرهنگ نظام ) : تا زبغرت زنیم پر از باد کن بچت ورن...
-
بچ
واژهنامه آزاد
(گنابادی) بُچْ؛ درون و داخل دهان.
-
واژههای مشابه
-
بُچْ
لهجه و گویش گنابادی
boch در گویش گنابادی درون و داخل دهان را بُچ گویند
-
بَچ
لهجه و گویش بختیاری
bač خِشتکِ شلوار.
-
بچ بچ
لغتنامه دهخدا
بچ بچ . [ ب ُ ب ُ ] (اِ صوت مرکب ) حرف زدنی باشد در نهایت آهستگی و سرگوشی را نیز گویند. (برهان قاطع). پژپژ. (آنندراج ). سخنی باشد که پوشیده از مردم گویند. بیخ گوشی . امروز پِچ پِچ گویند. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). سرگوشی . نجوا. (ناظم الاطباء). ||...
-
اَیْ مَیِر بِچَّ
لهجه و گویش گنابادی
ay mayer bechcha در گویش گنابادی یعنی دهنش سرویس ، این جمله هنگام روبرو شدن با کار خارق العاده به کار میرود.
-
واژههای همآوا
-
بُچْ
لهجه و گویش گنابادی
boch در گویش گنابادی درون و داخل دهان را بُچ گویند
-
بَچ
لهجه و گویش بختیاری
bač خِشتکِ شلوار.
-
جستوجو در متن
-
butch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بچ
-
bch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بچ
-
becchi
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بچ