کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بِضَاعَةً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بِضَاعَةً
فرهنگ واژگان قرآن
سرمايه
-
واژههای مشابه
-
بضاعة
لغتنامه دهخدا
بضاعة. [ ب ِ / ب ُ ع َ ] (اِخ ) چاهی است بمدینه و قطر سر آن شش ذرع است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بنا بنقل ابن بطوطه نام چاهی در خارج مدینه در قسمت شمالی قبه ٔ حجرالزیت . رجوع به سفرنامه ٔ ابن بطوطه چ 1337 هَ . ش . بنگاه ترجمه ص 144 ...
-
بضاعة
لغتنامه دهخدا
بضاعة. [ ب ِ ع َ ] (ع اِ) پاره ای از مال که بدان تجارت کنند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، بضائع. (از ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ). بیاره ٔ کالا که بفروختن بفرستند. (مؤید الفضلاء). پاره ای مال که جدا کنند و بجایی فرستند برای تجارت . (ترجمان علامه ٔ ...
-
بضاعة
دیکشنری عربی به فارسی
کالا , مال التجاره , تجارت کردن
-
بئر بضاعة
لغتنامه دهخدا
بئر بضاعة. [ ب ِءْ رِ ب ُ / ب َ ع َ ] (اِخ ) نام چاهی در دار بنی ساعدة. (از معجم البلدان ). و رجوع به بضاعة شود.
-
واژههای همآوا
-
بضاعت
واژگان مترادف و متضاد
۱. سرمایه، مایه ۲. ثروت، دارایی، مال، مکنت، ملک ۳. کالا، مالالتجاره، متاع
-
بضاعت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: بضاعة، جمع: بضایع] bezā'at ۱. سرمایه؛ دارایی.۲. مالی که با آن تجارت کنند؛ کالای بازرگانی.
-
بضاعت
فرهنگ فارسی معین
(بِ یا بَ عَ) [ ع . بضاعة ] ( اِ.) 1 - سرمایه . 2 - مال ، مکنت . 3 - متاع ، کالا. ج . بضایع .
-
بضاعت
لغتنامه دهخدا
بضاعت . [ ب ِ ع َ ] (ع اِ) مال التجاره . (ناظم الاطباء) آخریان . سلعه . سعفه . کالا. || مکنت و ثروت . (ناظم الاطباء). مایه و مال و با آوردن ، بردن ،داشتن ، ساختن و یافتن ترکیب شود. سرمایه . رجوع به ارمغان آصفی شود. || اسباب و متاع و ملک . (ناظم الاطب...
-
بضاعة
لغتنامه دهخدا
بضاعة. [ ب ِ / ب ُ ع َ ] (اِخ ) چاهی است بمدینه و قطر سر آن شش ذرع است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بنا بنقل ابن بطوطه نام چاهی در خارج مدینه در قسمت شمالی قبه ٔ حجرالزیت . رجوع به سفرنامه ٔ ابن بطوطه چ 1337 هَ . ش . بنگاه ترجمه ص 144 ...
-
بضاعة
لغتنامه دهخدا
بضاعة. [ ب ِ ع َ ] (ع اِ) پاره ای از مال که بدان تجارت کنند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، بضائع. (از ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ). بیاره ٔ کالا که بفروختن بفرستند. (مؤید الفضلاء). پاره ای مال که جدا کنند و بجایی فرستند برای تجارت . (ترجمان علامه ٔ ...
-
بضعات
لغتنامه دهخدا
بضعات . [ ب َ ض َ ] (ع اِ) ج ِ بَضْعَة و بِضْعَة. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). رجوع به کلمه ٔ مذکور شود.
-
بزاعت
لغتنامه دهخدا
بزاعت .[ ب َ ع َ ] (ع اِمص ) ظرافت . ملاحت . کیاست . ذکاء قلب . (یادداشت بخط دهخدا). بزاعة. و رجوع به بزاعة شود.