کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بُرمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
Burmese
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برمه، اهل برمه، برمهای
-
Burma
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برمه
-
ریسمان چند لا
دیکشنری فارسی به عربی
برمة
-
نخ قند
دیکشنری فارسی به عربی
برمة
-
بهم بافتن
دیکشنری فارسی به عربی
برمة
-
برام
لغتنامه دهخدا
برام . [ ب ِ ] (ع اِ) ج ِ بَرَمَة . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). شکوفه و بر درخت پیلو و عضاة. (آنندراج ). || ج ِ بُرمة. دیگهای سنگی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به بَرَمَة و بُرمَة شود.
-
Burma padauk
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برمه padauk
-
Lolo-Burmese
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لولو برمه
-
Burmese cat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گربه برمه
-
Burmese-Yi
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برمه یی
-
Union of Burma
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتحادیه برمه
-
دربرگرفتن
دیکشنری فارسی به عربی
احط , برمة
-
بیرمانی
لغتنامه دهخدا
بیرمانی . (اِخ ) برمه . نام جمهوری واقع در جنوب شرقی آسیا در شبه جزیره ٔ هندوچین . پایتختش رانگون است . و رجوع به برمه شود.
-
برم
لغتنامه دهخدا
برم . [ ب ُ / ب ُ رَ ] (ع اِ) ج ِ بُرمة. (منتهی الارب ). رجوع به برمة شود.
-
مثقب
واژگان مترادف و متضاد
برماه، برمه، برماهه، پرمه، مته