کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بَنَاهَا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بَنَاهَا
فرهنگ واژگان قرآن
آن را بنا کرد
-
جستوجو در متن
-
solions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بناها
-
زیج
لهجه و گویش تهرانی
ریسمان بناها
-
level 3
لایگان 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] یک واحد لایهنگاشتی متشکل از چند لایه که دربرگیرندۀ مجموعهای از بناها و اشیای متعلق به یک مرحلۀ فرهنگی است
-
آرشیتکت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: architecte] 'āršitekt شاخهای از مهندسی که به طراحی و ساخت بناها، جادهها، پلها، و تونلها میپردازد؛ مهندسی ساختمان؛ مهندسی عمران.
-
cultural environment
زیستمحیط فرهنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] هر منقطه یا محوطهای که دربردارندۀ جنبهای از میراث فرهنگی باشد، مانند مکانهای مقدس و آثار و بناها و شهرهای باستانی و تاریخی
-
اعیان
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] ( اِ.) جِ عین . 1 - بزرگان . 2 - اشراف . 3 - بناها، ساختمان ها، مصالح ساختمانی .
-
فشاری
لغتنامه دهخدا
فشاری . [ ف ِ ] (ص نسبی ) در اصطلاح بنایان ، نوعی آجر ارزان قیمت است که در ساختن آن ظرافت به کار نمی رود و در زیرساز بناها مورد استعمال دارد.
-
صَّرْحَ
فرهنگ واژگان قرآن
برج بلند - قصر - حياط قصر (قصر و هر بنايي است بلند و مشرف بر ساير بناها ، و نيز به معناي محلي است که آن را تخت کرده باشند و سقف هم نداشته باشد )
-
cosmorama
گیتینما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] نمایشگاهی از عکسهای ژرفنما (perspective pictures) از مکانهای مختلف جهان، معمولاً بناها و مناظر نمادین کشورها، که با استفاده از نور و عدسی جلوهای واقعی پیدا میکنند
-
rescue archaeology, salvage archaeology, public archaeology
باستانشناسی نجات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] شاخهای از باستانشناسی که به مطالعۀ اشیا و سازههای موجود در محوطههایی میپردازد که در نتیجۀ عملیات عمرانی، مانند ساختن سدها و بناها و شاهراهها، در معرض نابودی است
-
مقرنس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب. مٲخوذ از فارسی؟] moqarnas ۱. نوعی گچبری در سقف بناها بهشکل نقشونگار برجسته یا پلهپله.۲. (صفت) ویژگی سقف یا گنبدی که به این شکل گچبری شده است.
-
کرک
لغتنامه دهخدا
کرک . [ ک َ رَ] (اِ) لوئی . کُخ . لُخ . دخ . دوخ . پیزر. (یادداشت مؤلف ). پُرزهای گل این گیاه را بناها در ساروج ریزند برای جلوگیری از شکاف خوردن آن . رجوع به لوئی شود.
-
ساگ
لغتنامه دهخدا
ساگ . (اِ) ساج معرب آن است . (انجمن آرا) (آنندراج ). و آن درختی است بزرگ با چوب سیاه و محکم و سنگین و خوشبو و گرانبها، شبیه آبنوس و آن را در بناها و ساختن کشتی و اثاث خانه و تعبیه ٔ داروها بکار میبردند. رجوع به ساج شود.