کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بَندارهبُر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بَندارهبُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ← بَندارهشکاف
-
واژههای مشابه
-
sphincter
بَنداره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ماهیچۀ حلقویشکل گرداگرد یک دهانه که با انقباض خود سبب بسته یا تنگ شدن آن میشود
-
بنداره
واژهنامه آزاد
(پیشنهاد کاربران) بسیار بندآورنده.
-
sphincteritis
بَندارهآماس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] التهاب بَنداره
-
sphincteral, sphincteric
بَندارهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مربوط به بَندازه
-
sphincterectomy
بَندارهبرداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] بریدن و برداشتن بَنداره
-
بَندارهبُری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ← بَندارهشکافی
-
sphincteralgia
بَندارهدرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] درد ماهیچههای بَنداره
-
sphincterotome
بَندارهشکاف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ابزار بریدن بَنداره متـ . بَندارهبُر
-
sphincterotomy
بَندارهشکافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] بریدن بَنداره متـ . بَندارهبُری
-
بر
واژگان مترادف و متضاد
۱. احسان، خوبی، نیکوکاری، نیکی، نیکویی ≠ سیئه ۲. صدق، صلاح ۳. طاعت ۴. بخشش، عطیه
-
بر
واژگان مترادف و متضاد
الکن، زبانپریش
-
بر
واژگان مترادف و متضاد
بیابان، خشکی، دشت، زمین، فلات، قاره، هامون ≠ بحر، دریا، یم
-
بر
واژگان مترادف و متضاد
۱. آغوش، بغل ۲. پستان، پهلو، سینه ۳. تن ۴. کنار ۵. بار، ثمر، ثمره، محصول، میوه ۶. بلندی، فراز، بالا، برفراز، روی، صدر ۷. در، به، ۸. پهلو، ضلع ۹. سود، فایده، نفع ۱۰. علیه ≠ له ۱۱. روی ۱۲. بالا ≠ پایین ۱۳. طرف، سوی ۱۴. پیش، جلو