کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بَست نوک به نوک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
body plug
تنبَست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] شیئی که در مراحل آمادهسازی جسد برای پوشاندن اندامهایی مانند گوش و دهان به کار میرفت
-
crown closure, canopy closure
تاجبَست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] کاهش تدریجی فضای بین تاجهای درختان با گسترش جانبی آنها
-
capotasto (it.) 2, capo, capodastro (it.), capo d'astro (it.)
زهبست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] گیرهای قابلحرکت برای انتقال کوک پایه، در آن دسته از سازهای خانوادۀ بربطها که دستانبندی شدهاند
-
بَست 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← تمامبست
-
bite
بَست 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] جفت شدن دندانهای فک بالا و پایین در حالت بَرهمایی مرکزی
-
sanctuary 2
بست 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هر مکانی که در آن براساس قانون یا سنت پناهجویان در اماناند
-
deep bite, closed-bite malocclusion, closed bite
بیشبَست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] نوعی بَدهمایی که در آن همپوشانی عمودی دندانهای قدامی در حالت بَرهمایی مرکزی زیاد است متـ . روبَست عمیق deep overbite همپوشانی عمودی عمیق deep vertical overlap
-
overjet, overjut, horizontal overbite
پیشبَست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] وضعیتی که در آن لبۀ برندۀ دندانهای قدامی فک بالا جلوتر از لبۀ بُرندۀ دندانهای قدامی فک پایین در حالت بَرهمایی مرکزی است متـ . همپوشانی افقی horizontal overlap
-
خشکیبست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی] ← کشور خشکیبست
-
بن بست
فرهنگ فارسی معین
(بُ بَ) (ص مر.) فاقد راه خروج .
-
بست زدن
فرهنگ فارسی معین
(بَ. زَ دَ) (مص ل .) 1 - پیوند زدن . 2 - (عا.) تریاک کشیدن .
-
بست نشستن
فرهنگ فارسی معین
(بَ. نِ شَ یا ش ِ تَ) (مص ل .) متحصن شدن .
-
تله بست
فرهنگ فارسی معین
(تَ لِ بَ) (اِمر.) چوب بست .
-
نی بست
فرهنگ فارسی معین
(نِ یا نَ بَ) (اِمر.) محوطه ای که با نی محصور کنند.
-
چاک بست
لغتنامه دهخدا
چاک بست . [ ب َ ] (اِ مرکب ) نوار یا دکمه ای برای بستن چاک و شکافی در جامه و غیر آن . چاک و بست .- چاک بست نداشتن دهان ؛ کنایه از هرزه دارئی و یافه گوئی و بسیار دشنام دادن . و رجوع بچاک و بست شود.