کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بَزَک،() کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بزک
واژگان مترادف و متضاد
۱. آرایش، پیرایه، توالت، خودآرایی، زینت، سرخاب ۲. آبوتاب
-
بزک
واژگان مترادف و متضاد
بزغاله، بچه بز، بز کوچک، کهره ≠ بره، قوچ
-
بزک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] bazak آرایش.
-
بزک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مصغرِ بز] bozak بز کوچک؛ بزغاله.
-
بزک
فرهنگ فارسی معین
(بَ زَ) ( اِ.) زینت و آرایش ، توالت .
-
بزک
لغتنامه دهخدا
بزک . [ ب ُ زَ ] (اِ) پرنده ایست سیاه رنگ و منقار درازی دارد و بیشتر بر کنارهای آب و گاهی بر سر درخت هم نشیند و آواز بلند کند. (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). آنرا برزه نیزخوانند. (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) : هر شام گرد قلعه ٔ او دوله ٔ ...
-
بزک
لغتنامه دهخدا
بزک . [ب َ زَ ] (اِ) (شاید از کلمه ٔ ترکی و از مصدر بزمق باشد) و شاید تبزیج عربی بمعنی آراستن از این کلمه ٔ فارسی معرب است . (یادداشت بخط دهخدا). آرایش که زن روی خویش را کند از سفیداب و سرخاب و وسمه و زنگک و خال و سرمه و جز آن . چاسان فاسان . تزین . ...
-
بزک
دیکشنری فارسی به عربی
مرحاض
-
بزک خانه
لغتنامه دهخدا
بزک خانه . [ ب َ زَ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) جای توالت و آرایش زنان . رجوع به بزک شود.
-
خوانچه ٔ بزک
لغتنامه دهخدا
خوانچه ٔ بزک . [ خوا / خا چ َ / چ ِ ی ِ ب َ زَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خوانچه ٔ آرایش است و آن خوانچه ای است که زنان اسباب آرایش و زیور خود را در آن نهند عموماً و خوانچه را که در شب زفاف اسباب آرایش و زیور عروس را در آن نهند خصوصاً. (از لغت نامه ٔ...
-
اسباب بَزَک
لهجه و گویش تهرانی
لوازم آرایش
-
بَزَک دوزک
لهجه و گویش تهرانی
آرایش غلیظ
-
ته بزک
لهجه و گویش تهرانی
آرایش مختصر
-
بزک و دوزک
فرهنگ گنجواژه
آرایش.
-
زینت و بَزَک
فرهنگ گنجواژه
آرایش.