کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بَرمه بند و بَرمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
برمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] barme = بهرمه
-
برمة
دیکشنری عربی به فارسی
ريسمان چند لا , نخ قند , پيچ , بهم بافتن , دربرگرفتن
-
بُرمه
لهجه و گویش تهرانی
دیگ سنگی
-
برمه تپه
لغتنامه دهخدا
برمه تپه . [ ب ُ م ِ ت َ پ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاردولی بخش قروه ٔ شهرستان سنندج . سکنه ٔ آن 191 تن . آب آن از چشمه ومحصول آن غلات است . (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 5).
-
واژههای همآوا
-
بَرمه،بند و بَرمه
لهجه و گویش تهرانی
ابرو ،بند و ابرو
-
جستوجو در متن
-
بند گشودن
لغتنامه دهخدا
بند گشودن . [ ب َگ ُ دَ ] (مص مرکب ) بند برگرفتن . باز کردن بند. بند وا کردن . قید و بند را باز کردن . مقابل بند بستن : ازدست و پای محکوم بند گشودند. (فرهنگ فارسی معین ).
-
بند و بلا،() شدن
لهجه و گویش تهرانی
بند شدن
-
بند و بر
فرهنگ گنجواژه
بند.
-
بند و وَرغ
فرهنگ گنجواژه
سد، آب بند.
-
بستن و زد و بند
فرهنگ گنجواژه
بند و بست.
-
بند عضدی
واژهنامه آزاد
بند یا سد معروفی که عضدالملک بویه در فارس ایجاد نمود و به بند عضدی یا بند امیر معروف گردید.
-
بند و بار
لهجه و گویش تهرانی
بند و دگمه های جامه
-
بست و بند
فرهنگ گنجواژه
اصلاح کردن، زد و بند.