کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بَرخهای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بَرخهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← کسری
-
واژههای مشابه
-
برخه
واژگان مترادف و متضاد
۱. بهره، نصیب ۲. عددکسری، کسر ۳. پاره، جزء، حصه ≠ اعشاری، عدد صحیح
-
برخه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] barxe ۱. حصه؛ جزء؛ پارهای از چیزی.۲. (ریاضی) کسر؛ عدد کسری.
-
برخه
فرهنگ فارسی معین
(بَ خِ) ( اِ.) 1 - پاره ای از هر چیز. 2 - عدد کسری .
-
برخه
لغتنامه دهخدا
برخه . [ ب َ خ َ / خ ِ ] (اِ) پاره و حصه و بهره . (برهان ) (انجمن آرا). حصه و قسمت . قسمت . (انجمن آرا). کسر. جزوی از کل . (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). برخ . (انجمن آرا) (آنندراج ) : از چرخ برخه برخه سعادت بجانش باداز عرش جمله جمله ز احسان کردگار...
-
برخه
دیکشنری فارسی به عربی
کسر
-
sprig
برخه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] قطعهای از ساقه یا ریشۀ گیاهان علفی که برای تکثیر به کار میرود
-
بَرخه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← کسر
-
sprigging
برخهکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] کشت ازطریق قرار دادن برخه در جوی یا سوراخهای کوچک
-
برخه شمار
لغتنامه دهخدا
برخه شمار. [ ب َ خ َ / خ ِش ُ / ش ِ ] (اِ مرکب ) صورت کسر در برابر مخرج کسر.
-
برخه نام
لغتنامه دهخدا
برخه نام . [ ب َ خ َ / خ ِ ] (اِ مرکب ) مخرج کسر. (فرهنگ رازی ).
-
ای
واژگان مترادف و متضاد
ایا، هان، های، هلا
-
ای
فرهنگ فارسی عمید
(قید، شبه جمله) [عربی] [قدیمی] 'ay یعنی.
-
ای
فرهنگ فارسی عمید
(حرف) [عربی: اَی] 'ey ۱. حرف ندا که پیش از اسم و صفت درمیآید: ای مرد، ای پسر، ای جوانمرد، ای دلاور.۲. حرفی که برای تقریب و تخمین میآید: ای سیصد چهارصد تومان میارزد.۳. (شبه جمله) حرفی که برای تحسین میآید.۴. (شبه جمله) برای اظهار انزجار یا نارض...