کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بویچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بویچه
لغتنامه دهخدا
بویچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) گیاهی باشد که مانند ریسمان بر درخت پیچد و بعربی عشقه گویند. (برهان ) (آنندراج ). عشقه . (فرهنگ فارسی معین ). عشقه و گیاهی که مانند ریسمان بر درخت می پیچد. پیچک . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
اپیچه
لغتنامه دهخدا
اپیچه . [ اَ چ َ / چ ِ ] (اِ) لبلاب . پیچک . تربد. عشقه . حَلبلاب . فژغند. کشت برکشت . مهربانک . بویچه . لوک . عشق پیچان . شجره ٔ بارده .
-
غساک
لغتنامه دهخدا
غساک . [ غ َ ] (اِ) عشقه را گویند و آن گیاهی است که بر درختها پیچیده و خشک سازد. (برهان قاطع). عشقه که بر درخت پیچد. (فرهنگ رشیدی ). عشقه معرب غساک است ، واﷲ اعلم . (از آنندراج ) (انجمن آرا). پیچک . پیچه . داردوست کتوس (در بعضی از نقاط شمالی ایران )....
-
پیچک
لغتنامه دهخدا
پیچک . [ چ َ ] (اِ مصغر) پیچ کوچک . پیچ خرد. || (اِ مرکب ) پیچ . داردوست . کتوس (در بعضی نقاط شمالی ایران ) . مهربانک . عشق پیچان . قسمی لبلاب . انواع گلها که بر درخت یا ستونی پیچیده و بالا روند. نوع گیاهها که بر درختان برروند و زینتی باشند. نامی که ...