کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بویا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بویا
/buyā/
معنی
دارای بوی خوش؛ خوشبو.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
خوشبو، دماغپرور، شامهنواز، عطرآگین، معطر ≠ بدبو، متعفن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بویا
واژگان مترادف و متضاد
خوشبو، دماغپرور، شامهنواز، عطرآگین، معطر ≠ بدبو، متعفن
-
بویا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] buyā دارای بوی خوش؛ خوشبو.
-
بویا
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (ص .) خوشبو، معطر.
-
بویا
لغتنامه دهخدا
بویا. (نف ) پهلوی «بویاک » . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). چیزهایی را گویندکه بوی خوش دهد. (آنندراج ) (انجمن آرا) (از برهان ) (از ناظم الاطباء). خوشبوی . معطر. (فرهنگ فارسی معین ). خوشبودار. (غیاث ). بوی خوش دهنده . (رشیدی ). طیب . ارج . (نصاب الصبیان ). ...
-
واژههای مشابه
-
هیل بویا
لغتنامه دهخدا
هیل بویا. (اِ مرکب ) قاقله ٔ صغار. رجوع به هیل و هیل بوا شود.
-
جوز بویا
لغتنامه دهخدا
جوز بویا. [ ج َ / جُو زِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گوزبیا. جوزبوا. گیاهی است از تیره ٔ بسباسه ها که درختی است . دوپایه به ارتفاع هشت تا ده متر و دارای برگهای دایمی و کامل و پایا و ساده و متناوب و بیضوی و نوک تیز و بدون گوشوارک و نسبةً ضخیم و چرمی برن...
-
بابرگ بویا برگ غاراراستن
دیکشنری فارسی به عربی
قار
-
جستوجو در متن
-
بویان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] buyān = بویا
-
نابویا
لغتنامه دهخدا
نابویا. (ص مرکب ) که بویا نیست . که بوی ندارد. مقابل بویا. رجوع به بویا شود. || که حس شامه ٔ او ضعیف است . که حس بویائی ندارد.
-
بسباسه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: بسباسَة] ‹بزباز، بزبازه› [قدیمی] basbāse قشر دوم جوز بویا که در طب قدیم کاربرد دارویی داشته؛ پوست جوز بویا.
-
اکلیل الجبل
فرهنگ واژههای سره
نانوک بویا
-
معطر
فرهنگ واژههای سره
خوشبو، بویا
-
عطرآگین
واژگان مترادف و متضاد
بویا، خوشبو، دماغپرور، معطر