کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بوژ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بوژ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] bo[w]ž گرداب.
-
بوژ
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) 1 - گرداب . 2 - سنگینی حال و تب و حرارت بدن .
-
بوژ
لغتنامه دهخدا
بوژ. (اِ) گرانی و سنگینی تب و حرارت باشد. (برهان ) (آنندراج ) .
-
بوژ
لغتنامه دهخدا
بوژ. [ ب َ ] (اِ) گرداب . (برهان ) (آنندراج ) (مجمع الفرس ) (فرهنگ فارسی معین ).