کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بؤس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ماچ
واژگان مترادف و متضاد
بوس، بوسه
-
Jerom Bos
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جرام بوس
-
minibus
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مینی بوس
-
genus Bos
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنس بوس
-
Bos taurus
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بوس تپوروس
-
Bos banteng
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بوس banteng
-
ماچ کردن
واژگان مترادف و متضاد
بوسیدن، بوس کردن، بوسه زدن
-
بوسه
واژگان مترادف و متضاد
بوس، قبله، ماچ ≠ گاز
-
spooning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قاشق، با قاشق برداشتن، بوس و کنار کردن
-
spoonies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
spoonies، لوس، اهل بوس و کنار
-
spooned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسپوئید، با قاشق برداشتن، بوس و کنار کردن
-
buss
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتوبوس، بوس، بوسه، ماچ
-
spooneys
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسفنج ها، لوس، اهل بوس و کنار
-
kiss-me-over-the-garden-gate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گاو بوس من بیش از باغ
-
ماچ دادن
واژگان مترادف و متضاد
بوسه دادن، بوسیدن، بوس دادن ≠ بوسه گرفتن