کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
بوم،بون
لهجه و گویش تهرانی
بام ،سقف،پوشش
-
دشت بون
لهجه و گویش تهرانی
نگهبان کشتزار
-
پُشت بون
لهجه و گویش تهرانی
پشتبام،بام
-
اَفتُووِ لُووِ بُون
لهجه و گویش بختیاری
aftowe-e low-e bun 1. آفتاب لب بام؛ 2. (کنایى) کسانى که سالهاى آخر عمر خود را مىگذرانند.
-
واژههای همآوا
-
بُون
لهجه و گویش بختیاری
bun بام، پشتبام.
-
جستوجو در متن
-
boone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بون
-
bons
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بون
-
bunn
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بون
-
edgebone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لبه بون
-
بچهدان
واژگان مترادف و متضاد
بون، پوگان، رحم، زهدان
-
تخمدان، تخمدان
واژگان مترادف و متضاد
بون، پوگان، رحم، زهدان
-
تَنگ
لهجه و گویش تهرانی
نزدیک:() غروب، ()بون=بام
-
زهدان
واژگان مترادف و متضاد
بچهدان، بون، پوگان، تخمدان، رحم
-
رحم
واژگان مترادف و متضاد
بچهدان، بون، پوگان، تخمدان، زهدان، مشیمه