کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بوماران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بوماران
/bumārān/
معنی
= بومادران
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بوماران
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) bumārān = بومادران
-
بوماران
لغتنامه دهخدا
بوماران . (اِ مرکب ) بومادران است که نام گیاهی باشد مایل به کمودت و تیزی . (برهان ). بومادران . (آنندراج ) (جهانگیری ) (ناظم الاطباء). بوی مادران گیاهی است از تیره ٔ مرکبان ، دارای قلمهای بلند و برگهایش بسیار بریده و گلهایش خوشه ٔ مرکب است . ارتفاعش ...
-
جستوجو در متن
-
بشنیز
لغتنامه دهخدا
بشنیز. [ ب َ ] (اِ) بشنیزه است که آنرا بوی مادران گویند. (برهان ) (فرهنگ نظام ). بومادران . (ناظم الاطباء). گیاهی است که در تداوی بکار برند و آنرا بوی مادران و بوماران گویند. (از مؤید الفضلاء). گیاهی است که آنرا بومادران گویند و برنجاسب نیز گویند. (...