کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بوشه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بوشه
لغتنامه دهخدا
بوشه . [ ش ِ ] (اِخ ) فرانسوا. نقاش فرانسوی . (متولد 1703 م . در پاریس و متوفی 1770 م .) وی صحنه های شبانی و روستایی یا اساطیری را با خامه ٔ تزیینی لطف آمیزی تجسم داده است . (از فرهنگ فارسی معین ).
-
جستوجو در متن
-
bushi
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بوشه
-
bushie
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بوشه
-
جامعة
لغتنامه دهخدا
جامعة. [ م ِ ع َ] (ع ص ) تأنیث جامع. (اقرب الموارد). گردآورنده . فراهم آورنده . جمعکننده . || (اِ) طوق . (منتهی الارب ). غل . (مهذب الاسماء). غلی که بر گردن و بر دست نهند. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). نوعی از زیورکه دستها را به گردن فراهم آورد. (ا...
-
کاپادوکیه
لغتنامه دهخدا
کاپادوکیه . [ دُ ی ِ ] (اِخ ) قبادوقیه . قبادوقیا. کاپادس . کاپادوس . کاپادوکیه . کاپادوکیه یونانی شده ٔ «کَت پ َ توک َ» پارسی قدیم است و داریوش اول در کتیبه های بیستون و نقش رستم و تخت جمشید این مملکت را چنین نامیده . کاپادوکیه در قسمت شرقی آسیای صغ...
-
لهراسب
لغتنامه دهخدا
لهراسب . [ ل ُ ] (اِخ ) پدر کی گشتاسب . از پادشاهان کیانی ، بنابه روایت فردوسی چون کیخسرو از کار جهان سته شد و آهنگ جهان دیگر کرد، تخت شاهی را به لهراسب که در درگاه کیخسرو مردی گمنام بود بخشید. بزرگان و پهلوانان خلاف آوردند و گفتند که او از تخم شاهان...
-
پنت
لغتنامه دهخدا
پنت . [ پ ُ ] (اِخ ) نام ولایت شمالی آسیای صغیر بر کنار پونتوکسن دریای سیاه (بحر اسود) و آن را به لاطینی پنتوس (بنطس عربی ) می گفتند. دولتی در آن سرزمین در عهد قدیم تشکیل شد که به دولت پنت معروف است ایرانیان در عصر داریوش از این سرزمین ایالتی (خشترپا...