کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بوشباس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بوشباس
لغتنامه دهخدا
بوشباس . (اِ) بوشاسپ . (آنندراج ) : جهاندیده ٔ پیر اخترشناس بدوبازگفتم من این بوشباس . زراتشت بهرام (از آنندراج ).رجوع به بوشاسب شود.
-
جستوجو در متن
-
خواب بینا
لغتنامه دهخدا
خواب بینا.[ خوا / خا ] (اِ مرکب ) رؤیا. تیناب . بوشباس . || (نف مرکب ) بیننده ٔ رؤیا. (ناظم الاطباء).
-
بوشاسب
لغتنامه دهخدا
بوشاسب . (اِ) خواب دیدن باشد و به عربی رؤیا خوانند. (برهان ). خواب دیدن . (ناظم الاطباء). بوشباس . بمعنی خواب دیدن باشد که آنرا بتازی رؤیا خوانند. (آنندراج ) (از انجمن آرا) (جهانگیری ). و گوشاسب به کاف تازی نیز به این معنی در جواهرالحروف نوشته .(آن...