کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بوزینه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بوزینه
/buzine/
معنی
نوعی میمون کوچک دمدار با رانهای بیمو که در آسیا و افریقا زیست میکند؛ انتر؛ پهنانه؛ مهنانه؛ کبی؛ کپی؛ گپی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بهنانه، عنتر، میمون، نسناس ≠ شامپانزه، گوریل
دیکشنری
monkey
-
جستوجوی دقیق
-
بوزینه
واژگان مترادف و متضاد
بهنانه، عنتر، میمون، نسناس ≠ شامپانزه، گوریل
-
بوزینه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بوزنه، بوزنینه› (زیستشناسی) buzine نوعی میمون کوچک دمدار با رانهای بیمو که در آسیا و افریقا زیست میکند؛ انتر؛ پهنانه؛ مهنانه؛ کبی؛ کپی؛ گپی.
-
بوزینه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) ( اِ.) میمون .
-
بوزینه
لغتنامه دهخدا
بوزینه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) میمون را گویند. (برهان ). کنیت میمون که آنرا بفارسی کپی خوانند. بوزینه مخفف ابوزینه . (از غیاث ) (آنندراج ). پهنانه . (فرهنگ اسدی ). ابوخالد.ابوحبیب . ابوخلف . ابوزنه . ابوقشه . ابوقیس . (المرصع). کپی . قرد. حمدونه . شادی ...
-
بوزینه
دیکشنری فارسی به عربی
قرد
-
واژههای مشابه
-
بوزینه دست دراز
دیکشنری فارسی به عربی
قرد
-
جستوجو در متن
-
بوزنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] buzene = بوزینه
-
بوزنینه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] buznine = بوزینه
-
بهنانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] bahnāne = بوزینه
-
پوزینه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] puzine = بوزینه
-
میمون
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) بوزینه .
-
simians
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شیاطین، بوزینه
-
حمدونه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: حمدونَة] (زیستشناسی) [قدیمی] hamdune میمون؛ بوزینه.