کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بودمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بودمان
واژهنامه آزاد
برگرفته از دو واژه بوده است تاکیدی و مانده است تاکیدی. یعنی چیزی با ارزش که اثرگزار باشد. بوده و مانده. یا ارزشی مانده است
-
جستوجو در متن
-
براکوه
لغتنامه دهخدا
براکوه . [ ب َ ] (اِمرکب ) دامنه ٔ کوه . سینه ٔ کوه : اسطهبانات شهرکی است بناحیت پارس به براکوه نهاده . (حدود العالم ). اوش جایی آبادان است و بسیارنعمت و مردمانی جنگی و به براکوه نهاده است . (حدود العالم ). شومان شهری است استوار و به براکوه نهاده است...
-
پراکوه
لغتنامه دهخدا
پراکوه . [ پ َ ] (اِ مرکب ) فراکوه . آنسوی کوه . آنروی کوه . آنطرف کوه . آنجانب کوه . (برهان ) : گذر بودمان بر پراکوه تون ز شهر آمدیم از سحرگه برون . نزاری .|| آنجای از کوه که آب بدانسوی روان باشد. (السامی فی الاسامی ). طرفی از کوه که عمیق باشد و آب ...
-
نبشته
لغتنامه دهخدا
نبشته . [ ن ِ ب ِ ت َ / ت ِ ] (ن مف ، اِ) نوشته . نوشته شده . (ناظم الاطباء). مزبور. مرقوم : نبشته سراسر به خط من است که خط من اندر جهان روشن است . فردوسی .نبشته بر آن تیر بُد پهلوی که ای شاه داننده گر بشنوی . فردوسی .مبیناد کس روز بی کام تونبشته به ...
-
مان
لغتنامه دهخدا
مان . (اِ) خانه را گویند و نیز خان و مان اتباع است . (لغت فرس اسدی چ اقبال ، ص 397). به معنی خانه باشد که عربان بیت خوانند. (برهان ). خانه . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). پهلوی ، مان (خانه ، مسکن ) پارسی باستان ، مانیا (خانه ، سرای ). در پهلوی به جای نم...