کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بوتیک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بوتیک
معنی
[ فر. ] (اِ.) مغازه ای که در آن لباس ، کفش ، عطر و مانند آن فروخته می شود.
فرهنگ فارسی معین
مترادف و متضاد
دکان، لوکسفروشی، مغازه
دیکشنری
boutique
-
جستوجوی دقیق
-
بوتیک
واژگان مترادف و متضاد
دکان، لوکسفروشی، مغازه
-
بوتیک
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) مغازه ای که در آن لباس ، کفش ، عطر و مانند آن فروخته می شود.
-
بوتیک
دیکشنری فارسی به عربی
دکان
-
جستوجو در متن
-
boutiques
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بوتیک ها، بوتیک، دکان
-
bouquetin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بوتیک
-
butty
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بوتیک
-
boutique
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بوتیک، دکان
-
دکان
واژگان مترادف و متضاد
بوتیک، حجره، دکه، سوپر، فروشگاه، مغازه
-
مزون
واژهنامه آزاد
مزون هم معنی بوتیک است. اصل واژه فرانسوی است.
-
مغازه
واژگان مترادف و متضاد
۱. بوتیک، حجره، دکان، دکه، فروشگاه ۲. مخزن، انبار
-
دکان
دیکشنری عربی به فارسی
دکان , بوتيک , بخار , بخار دهان , بخار از دهان خارج کردن , متصاعد شدن , بوي بد دادن , مغازه , کارگاه , تعمير گاه , فروشگاه , خريد کردن , مغازه گردي کردن , دکه , دود , مه غليظ , استعمال دود , استعمال دخانيات , دودکردن , دود دادن , سيگارکشيدن