کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بوالحزن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بوالحزن
/bolhazan/
معنی
۱. دارای حزن؛ محزون؛ اندوهگین.
۲. مایۀ حزن و اندوه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بوالحزن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مٲخوذ از عربی: ابوالحزن] [قدیمی، مجاز] bolhazan ۱. دارای حزن؛ محزون؛ اندوهگین.۲. مایۀ حزن و اندوه.
-
بوالحزن
لغتنامه دهخدا
بوالحزن . [ بُل ْ ح َ زَ ] (از ع ، ص مرکب ) مأخوذ از تازی . محزون و اندوهگین و ملول . (ناظم الاطباء) : اندک اندک نور را بر نار زن تا شود نار تو نور ای بوالحزن .مولوی .
-
جستوجو در متن
-
حزن
لغتنامه دهخدا
حزن . [ ح َ زَ ] (ع اِمص ) حُزن . اندوه . غم .انده . حدوک . کمد. حوبه . غمگنی . غمگینی : کامران باش و شادمانه بزی دشمنانت اسیر گُرم و حزن . فرخی .گفتم چه پیشه دارد مهر و هوای اوگفتا یکی بلا بزداید یکی حزن . فرخی .قسم تو باد از این جهان خرمی قسم بداند...
-
اندک اندک
لغتنامه دهخدا
اندک اندک . [ اَ دَ اَ دَ ] (ق مرکب ) کم کم . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). بتدریج . تدریجاً. رفته رفته . (فرهنگ فارسی معین ). آهسته آهسته . متدرجاً. بمرور. خرده خرده . خردخرد. نرمک نرمک . نرم نرم .خوش خوش . قلیلاً قلیلاً. (یادداشت مؤلف ) : ان...