کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بوال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بوال
لغتنامه دهخدا
بوال . [ ب ُ ] (ع اِ) علتی است که بول بسیار آرد. یقال : اخذه البوال . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از بحر الجواهر). آنکه بول باز نتواند داشت . (مهذب الاسماء). مرضی است که شاش بسیار آرد. (آنندراج ). || بیماری دیابیطوس . (ناظم ال...
-
بوال
لغتنامه دهخدا
بوال .[ ب َوْ وا ] (ع ص ) کسی که بول بسیار کند. || آنکه در جامه ٔ خواب بول کند. || مبتلا به بیماری دیابیطوس . (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ).
-
جستوجو در متن
-
boul
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بوال
-
بل
لغتنامه دهخدا
بل . [ ب ُ ] (از ع ، اِ) در تداول فارسی زبانان مخفف ابوالَ .... است ، چون : بلقاسم ، ابوالقاسم . بلحسن ، ابوالحسن ، و بودن بل در بلهوس و بلفضول و غیره از این «بل » بعید نمی نماید. (یادداشت مرحوم دهخدا). مخفف بوالَ ... عربی = ابوالَ ... در آغاز اعلام ...