کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
به اسارت در آورد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
به اسارت در آورد
دیکشنری فارسی به عربی
استبى
-
واژههای مشابه
-
بِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
به آن - به او
-
به به
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) bahbah = بَه
-
بَه بَه،بوف
لهجه و گویش تهرانی
غذای کودک
-
به او (به ان مرد)
دیکشنری فارسی به عربی
ه
-
أَحاطَ بِهِ (أَحاطَ بِهِ عِلْماً)
دیکشنری عربی به فارسی
آگاه شد به , آگاهي يافت به (از) آن (او) , اطلاع يافت از آن (او) , مطلع شد از آن (او)
-
اعتراض کرد به (نسبت به)
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتَجَّ بِشَأْنِ
-
بَه بَه و چَه چَه
لهجه و گویش تهرانی
تعریف
-
بَه بَه و چَه چَه
فرهنگ گنجواژه
تعریف، تعریف غیرواقعی.
-
بهآرا
فرهنگ نامها
(تلفظ: beh ārā) نیکو آرایش شده .
-
بهآفرین
فرهنگ نامها
(تلفظ: beh āfarin) خوب آفریده ، خوش سیما ، خوش منظر .
-
بهثنا
فرهنگ نامها
(تلفظ: beh sanā) بهترین ستایش .
-
بهروان
فرهنگ نامها
(تلفظ: beh ravān) روان شاد .
-
بهستا
فرهنگ نامها
(تلفظ: beh setā) بهترین ستایش کننده .