کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بهینپخش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
broadcast
پخش 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، مهندسی مخابرات] [رمزشناسی، مهندسی مخابرات] انتشار امواج الکترومغناطیسی شامل پیامهای مخابراتی اعم از داده و صوت و تصویر برای تمام گیرندهها [سینما و تلویزیون] پخش گستردۀ برنامههای رادیو و تلویزیون بهصورت موجی یا بافهای/ کابلی مت...
-
diffusion 2
پخش 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] 1. اختلاط و پراکندگی ذرات براثر حرکت کاتورهای گرمایی در جامدات و مایعات و گازها 2. پراکندگی نور تابشی براثر بازتاب از سطوح ناصاف
-
distribution
پخش 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] فرایند ارسال اطلاعات صوتی یا تصویری متـ . توزیع * مصوب فرهنگستان اول
-
free diffusion
پخش آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] پخشی که بدون عبور از مانعی مانند غشا صورت گیرد
-
facilitated diffusion, uniport, carrier membrane diffusion
پخش آسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] نوعی ترابُرد غیرفعال که در آن مولکولها از خلال غشاهای زیستی، مانند غشای یاخته، بهکمک ناقل عبور میکنند
-
flier
پخشبرگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] برگی برای تبلیغ و آگهی و پخش در مقیاس وسیع
-
spreadability
پخشپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] قابلیت گسترده شدن بافت یک مادۀ غذایی
-
peritrichous
پخشتاژک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] ویژگی یاختهای که، تقریباً بهطور یکنواخت، در سرتاسر سطح آن تاژک وجود دارد
-
telecast
پخش تلویزیونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] پخش برنامۀ تلویزیونی
-
double diffusion, double immunodiffusion
پخش دوجانبه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] نوعی پخش ایمنیشناختی که در آن پادگن و پادتن به سوی هم حرکت میکنند
-
پخش رادیوتلویزیونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] ← پخش
-
simple diffusion, diffusion 3
پخش ساده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] نوعی ترابُرد غیرفعال که در آن یونها یا مولکولها از مجراهای یونی یا لایۀ چربیِ غشا در جهت شیب الکتروشیمیایی عبور میکنند
-
diffusometer
پخشسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ابزاری دارای سایهبان برای سنجش تابش خورشیدی پخشیده
-
distributed
پخششده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ویژگی اطلاعات و دادهها و مانند آن که پخش یا توزیع شده باشد متـ . توزیعشده
-
thought broadcasting
پخش فکر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] هذیانی که در آن فرد باور دارد که دیگران افکار او را میشنوند