کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بهینمهر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بهینمهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: behin mehr) (صاحب) بهترین مهربانی و عشق .
-
واژههای مشابه
-
بهین
فرهنگ نامها
(تلفظ: behin) (صفت عالیِ واژههای بِه و بهتر) (در قدیم) بهترین ، برگزیدهترین .
-
بهین
واژگان مترادف و متضاد
۱. بهترین، بهینه، خوب، نیکو ۲. گزیده، منتخب ۳. بهترین، نیکوترین ۴. حلاج، نداف
-
بهین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] behin گزیدهترین؛ بهترین.
-
بهین
فرهنگ فارسی معین
(بِ) (ص نسب .) برگزیده ، منتخب .
-
بهین
لغتنامه دهخدا
بهین . [ ب ِ ] (ص عالی ) بهترین . (برهان ) (جهانگیری ) (آنندراج ) (رشیدی ) (ناظم الاطباء). نیکوترین چیز. (شرفنامه ). الانتقاء؛ بهین چیزی برگزیدن . (تاج المصادر بیهقی ) : بهین کار اندر جهان آن بودکه ماننده ٔ کار یزدان بود. ابوشکور بلخی .بهین زنان در ج...
-
مهر
واژگان مترادف و متضاد
۱. تعشق، عاطفه، عشق، عطوفت، لطف، محبت، مودت، مهربانی ≠ جور، قهر، کین ۲. آفتاب، خور، خورشید، شمس، شید، میترا ≠ ماه ۳. مهرماه، میزان
-
مهر
واژگان مترادف و متضاد
۱. توقیع ۲. خاتم ۳. داغ ۴. پرده بکارت ۵. قالب ۶. کیسه زر مهمور ۷. ضبط
-
مهر
واژگان مترادف و متضاد
صداق، طابع، طباع، کابین، کاوین، مهریه
-
مهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: mehr) محبت و دوستی ، مهربانی ؛ خورشید ؛ (در گاه شماری) ماه هفتم از سال شمسی ؛ روز شانزدهم از هر ماه شمسی در ایران قدیم ؛ (در عرفان) محبت به اصل خود با علم و آگاهی از یافت مقصد .
-
مهر
فرهنگ واژههای سره
نشان
-
مهر
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِ.) کابین ، مهریه .
-
مهر
فرهنگ فارسی معین
(مُ) (اِ.) 1 - آلتی از جنس فلز یا لاستیک که روی آن اسم شخص یا بنگاهی را نقش می کنند و از آن به جای امضاء در پای نامه ها و قراردادها استفاده می کنند. ؛ ~و موم کردن الف - بستن چیزی از طریق موم چسباندن به در آن و بعد مهر زدن به موم به طوری که به جز فرد...
-
مهر
فرهنگ فارسی معین
(مِ) (اِ.) 1 - آفتاب ، خورشید. 2 - دوستی ، مهربانی . 3 - نام ماه هفتم از سال شمسی . 4 - نام روز شانزدهم از ماه مهر که ایرانیان جشن مهرگان را در این روز بر پا می دارند.