کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بهین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بهین
/behin/
معنی
گزیدهترین؛ بهترین.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. بهترین، بهینه، خوب، نیکو
۲. گزیده، منتخب
۳. بهترین، نیکوترین
۴. حلاج، نداف
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بهین
فرهنگ نامها
(تلفظ: behin) (صفت عالیِ واژههای بِه و بهتر) (در قدیم) بهترین ، برگزیدهترین .
-
بهین
واژگان مترادف و متضاد
۱. بهترین، بهینه، خوب، نیکو ۲. گزیده، منتخب ۳. بهترین، نیکوترین ۴. حلاج، نداف
-
بهین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] behin گزیدهترین؛ بهترین.
-
بهین
فرهنگ فارسی معین
(بِ) (ص نسب .) برگزیده ، منتخب .
-
بهین
لغتنامه دهخدا
بهین . [ ب ِ ] (ص عالی ) بهترین . (برهان ) (جهانگیری ) (آنندراج ) (رشیدی ) (ناظم الاطباء). نیکوترین چیز. (شرفنامه ). الانتقاء؛ بهین چیزی برگزیدن . (تاج المصادر بیهقی ) : بهین کار اندر جهان آن بودکه ماننده ٔ کار یزدان بود. ابوشکور بلخی .بهین زنان در ج...
-
واژههای مشابه
-
بهیندخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: behin doxt) (بهین + دخت = دختر) ، بهترین و برگزیدهترین دختر .
-
بهینمهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: behin mehr) (صاحب) بهترین مهربانی و عشق .
-
elite seed
بذر بهین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] بذر مادر با خلوص بسیار زیاد
-
good laboratory practice, GLP
بهینآزمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم داروی، علوم و فنّاوری غذا] دستورالعملهای ناظر بر انجام بهینۀ آزمایش
-
good storage practice, GSP
بهینانباری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم داروی، علوم و فنّاوری غذا] دستورالعملهای مربوط به نگهداری و حملونقل و توزیع مناسب داروها و مواد غذایی
-
good distribution practice, GDP
بهینپخش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم داروی، علوم و فنّاوری غذا] دستورالعملهای ناظر بر توزیع بهینۀ دارو و مواد غذایی از محل تولید به محل مصرف
-
euthymic
بهینخُلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ویژگی فرد دارای بهینخُلقی
-
euthymia
بهینخُلقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] طیف طبیعی خُلق که در آن افسردگی یا خُلق بالا دیده نمیشود
-
good manufacturing practice, GMP, good manufacturing practice principles
بهینساخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم داروی، علوم و فنّاوری غذا] دستورالعملهای ناظر بر ساخت دارو و مواد غذایی در شرایط بهینه