کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بهکن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بهکن
لغتنامه دهخدا
بهکن . [ ب َ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان گوغر بخش بافت است که در شهرستان سیرجان واقع است و دارای 600 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
بهکن
لغتنامه دهخدا
بهکن . [ ب َ ک َ ] (ع ص ) جوان پرگوشت نازک اندام . بهکنة مؤنث . ج ، بهاکن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). غض و غضة. و بعضی بهکل و بهکلة گویند. (از اقرب الموارد). || شباب ٌ بهکن ؛ جوانی تر و تازه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء)...
-
جستوجو در متن
-
بهاکن
لغتنامه دهخدا
بهاکن . [ ب َ ک َ ] (ع اِ) ج ِ بَهْکَن . رجوع به بهکن شود.
-
بهکلة
لغتنامه دهخدا
بهکلة. [ ب َ ک َل َ ] (ع ص ) زن نازک اندام نیکوزندگانی . بهکن . (از ذیل اقرب الموارد). مؤنث بهکل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). و رجوع به ماده ٔ قبل و بهکن شود.
-
ل
لغتنامه دهخدا
ل . (حرف ) حرف بیست و هفتم از الفبای فارسی و بیست و سوم از الفبای عربی و دوازدهم از الفبای ابجدی و نام آن لام است و در حساب جُمَّل آن را به سی دارند:لا و لا لب لا و لالا شش مه است لل کط و کط لل شهور کوته است . (نصاب الصبیان ).و در حساب ترتیبی عربی نم...
-
ن
لغتنامه دهخدا
ن . (حرف ) حرف بیست و نهم از الفبای فارسی و حرف بیست و پنجم از الفبای عربی (ابتث ) است و در حساب جُمَّل آن را به پنجاه گیرند.نام آن نون و از حروف هوائی است . (برهان ، در کلمه ٔ هفت حرف هوائی ) و از حروف شمسیه و از حروف یرملون و از حروف زلاقه است . (ا...