کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بهوش اوردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بهوش اوردن
دیکشنری فارسی به عربی
صاحي
-
جستوجو در متن
-
revivifying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احیای، نیروی تازه دادن، بهوش اوردن
-
bring to
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به، بهوش اوردن، بحال آوردن
-
revivifies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احیاء می کند، نیروی تازه دادن، بهوش اوردن
-
resuscitated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احیا شد، زنده کردن، احیا کردن، بهوش اوردن
-
resuscitating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احیاء، زنده کردن، احیا کردن، بهوش اوردن
-
resuscitates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احیا می شود، زنده کردن، احیا کردن، بهوش اوردن
-
revivify
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تجدید حیات، نیروی تازه دادن، بهوش اوردن
-
sobers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همرزمان، هوشیار بودن، بهوش اوردن، از مستی دراوردن
-
sobered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تبرئه، هوشیار بودن، بهوش اوردن، از مستی دراوردن
-
sober
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هوشیار، هوشیار بودن، بهوش اوردن، از مستی دراوردن، عاقل، موقر، متین، سنگین، بهوش، میانه رو
-
revivification
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احیای، باز جان بخشی، تجدید حیات، رونق تازه، بهوش اوردن
-
revived
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احیانا، زنده شدن، احیا کردن، احیا شدن، بهوش اوردن، دوباره دایر شدن، دوباره رواج پیدا کردن، نیروی تازه دادن، باز جان بخشیدن، بهوش امدن
-
صاحي
دیکشنری عربی به فارسی
هوشيار , بهوش , عاقل , ميانه رو , معتدل , متين , سنگين , موقر , ادم هشيار(دربرابرمست) , هوشيار بودن , بهوش اوردن , از مستي دراوردن