کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بهسازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بهسازی
/behsāzi/
معنی
ساختن چیز بهتر.
فرهنگ فارسی عمید
فعل
بن گذشته: بهسازی کرد
بن حال: بهسازی کن
دیکشنری
amelioration, amendment, betterment, correct, correction, culture, improvement, melioration, refinement, reform
-
جستوجوی دقیق
-
بهسازی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) behsāzi ساختن چیز بهتر.
-
بهسازی
دیکشنری فارسی به عربی
تحسين
-
واژههای مشابه
-
image enhancement
بهسازی تصویر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] دستکاری تصویر برای برجستهسازی یا تأکید بر ویژگیهای آن
-
surface treatment
بهسازی رویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] پوشاندن هریک از لایههای آسفالت با قیر همراه با شن یا بدون آن
-
image contrast enhancement
بهسازی تباین تصویر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] پردازش تصویر بهنحویکه در آن تباین تصویر بهبود یابد
-
جستوجو در متن
-
reforms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اصلاحات، بهسازی، بازساخت، تجدید سازمان، بهسازی کردن، ترمیم کردن
-
treatment
فرهنگ لغات علمی
بهسازی
-
رفرم
واژهنامه آزاد
بهسازی.
-
reforming
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اصلاح، بهسازی کردن، ترمیم کردن
-
تطهیر و تزکیه
فرهنگ گنجواژه
بهسازی روح و پرورش آن.
-
self-improvement
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خود بهبودی، اصلاح خود، تزکیه نفس خود، خود بهسازی
-
receiver
گیرنده 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] افزارهای که دادههای ارسالشده را دریافت و پس از پردازش و بهسازی به کاربر ارائه میکند
-
acoustic receiver
گیرندۀ صوتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] افزارهای که دادههای ارسالشده را دریافت و پس از پردازش و بهسازی به کاربر ارائه میکند