کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بهره مرکب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
optical yield
بهرۀ نوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نسبت خلوص نوری محصول واکنش به خلوص نوری واکنشدهنده یا پیشماده (precursor) یا کاتالیزگر (catalyst)، در آن دسته از واکنشهای شیمیایی که شامل محصولات و واکنشدهندههای دستوار هستند
-
benefactive, beneficiary, benefactor
بهرهور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نقش معنایی موضوعی که از رویداد فعل بهرهمند میشود
-
productivity
بهرهوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نرخ تولید زیتوده در واحد سطح بهوسیلۀ هر اندامگان
-
بهره برداری
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ) (حامص .) 1 - استفاده از سود چیزی . 2 - عمل برداشتن حاصل زراعت . 3 - سهم گرفتن . 4 - به فروش رساندن محصول کارخانه یا معدن .
-
بهره ور
فرهنگ فارسی معین
( ~. وَ) (ص مر.)1 - بهره بر. 2 - بهره - دار، بافایده . 3 - سودبرنده . 4 - کامیاب .
-
بهره جویانه
دیکشنری فارسی به عربی
استعماري
-
بهره بردار
دیکشنری فارسی به عربی
مستفيد
-
بهره برداری
دیکشنری فارسی به عربی
استغلال
-
بهره تقویت
دیکشنری فارسی به عربی
مکسب
-
بهره وری
دیکشنری فارسی به عربی
کفاءة
-
بهره ور
دیکشنری فارسی به عربی
کفوء
-
بهره ورى
دیکشنری فارسی به عربی
استغلال أمثل
-
بهره بردارى
دیکشنری فارسی به عربی
استثمار ، استغلال
-
بهره كشى
دیکشنری فارسی به عربی
استثمار ، استغلال
-
بهره برداری
واژهنامه آزاد
سود بردن از چیزی، کسب منفعت بواسطه موضوعی، از چیزی (مادی، غیرمادی) استفاده بردن