کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بهداشت و درمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بهداشت و درمان
فرهنگ گنجواژه
مجموعه کارهای پزشکی.
-
واژههای مشابه
-
health house
خانۀ بهداشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] واحد ارائهکنندۀ خدمات مراقبت اولیۀ سلامت مستقر در روستا
-
علم بهداشت
دیکشنری فارسی به عربی
نظافة
-
ship sanitation certificate, SSC, ship sanitation control certificate
گواهینامۀ بهداشت شناور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گواهینامهای که مسئولان بهداشت بندر پس از بازرسی همۀ جوانب بهداشتی شناور صادر میکنند
-
food hygiene
بهداشت مواد غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] اقداماتی که برای اطمینان از سلامت مواد غذایی انجام میشود
-
جستوجو در متن
-
healthcare delivery
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحویل بهداشت و درمان
-
sanitation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بهداشت و درمان، بهسازی، مراعات اصول بهداشت، سیستم تخلیه فاضل اب
-
شفاخانه
لغتنامه دهخدا
شفاخانه . [ ش ِ / ش َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) بیمارستان . (ناظم الاطباء). دارالشفاء، و آن مکانی بود که ملوک و امرا برای معالجه ٔ غربا و مساکین مقرر سازند. (آنندراج ) : دل ما را که ز مار سر زلف تو بخست از لب خود به شفاخانه ٔ تریاک انداز. حافظ.مستیی را ...