کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بهترین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بهترین
/behtarin/
معنی
خوبترین؛ نیکوترین.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
best, crème de la crème, ne plus ultra, pink, prime
-
جستوجوی دقیق
-
بهترین
فرهنگ نامها
(تلفظ: behtarin) دارای بیشترین ارزش ، خوبترین ؛ زیباترین ، قشنگترین ، شایستهترین .
-
بهترین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹بهترینه› behtarin خوبترین؛ نیکوترین.
-
بهترین
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص عالی .) 1 - نیکوترین ، خوب ترین . 2 - زیباترین ، قشنگ ترین . 3 - شایسته ترین ، لایق ترین .
-
بهترین
لغتنامه دهخدا
بهترین . [ ب ِ ت َ ] (ص عالی ) مزیدعلیه «بهتر»، از عالم نوآئین و نوآئین ترین ، چه این کلمه نسبت است که گاهی بمعنی مذکور آید چنانکه در کهین و مهین یعنی شخص منسوب به ماهیتی که آنرا «که » یا «مه » توان گفت و گاهی زائد می آید چنانکه در مثالین اولین . (آن...
-
بهترین
دیکشنری فارسی به عربی
افضل , اول , فکر
-
واژههای مشابه
-
بهترین خلق
لغتنامه دهخدا
بهترین خلق . [ ب ِ ت َ ن ِ خ َ ] (اِخ ) کنایه از حضرت رسالت مآب صلی اﷲ علیه و آله و سلم . (آنندراج ). حضرت پیغمبر، خاتم النبیین صلی اﷲ علیه و آله . (ناظم الاطباء).
-
بهترین بخت
لغتنامه دهخدا
بهترین بخت . [ ب ِ ت َ ب َ ] (ص مرکب )... و بهترین بخت بمعنی نیکبخت و کسی که بخت او بهتر باشد از بخت دیگران . (آنندراج ) (از بهار عجم ). نیکبخت و سعادتمند و آنکه بخت و طالع وی از دیگران بهتر باشد. (ناظم الاطباء) : بدو گفت کای بهترین بخت من سزاوار پیر...
-
بهترین کار
دیکشنری فارسی به عربی
افضل
-
بهترین شكل استفاده بهترین بهره بردارى
دیکشنری فارسی به عربی
استغلال أمثل
-
best-case scenario
فرانامۀ بهترین حالت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] فرانامهای که مطلوبترین وضعیت باورپذیر را در میان وضعیتهای بدیل ممکن توصیف میکند
-
best available retrofit technology, BART
بهترین فنّاوری بازبَرازش موجود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] بهترین فنّاوری در دسترس برای ارتقای عملکرد سامانههای واپایش آلایندهها در تأسیسات ثابت موجود
-
best available technology
بهترین فنّاوری موجود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] کارآمدترین و بهصرفهترین فنّاوری تصفیۀ در دسترس اختـ . بِهفَم BAT
-
best available control technology, BACT
بهترین فنّاوری واپایش موجود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] بهترین فنّاوری در دسترس برای کاهش آلایندها تا رسیدن به استانداردهای مصوب
-
به بهترین وجه
دیکشنری فارسی به عربی
افضل