کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بهبودی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بهبودی
/behbudi/
معنی
= بهبود Δ این کلمه درست نیست، زیرا بهبود خود اسم مصدر است و نباید «ی» به آن الحاق کرد.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. شفا، مداوا، معالجه ≠ وخامت
۲. خوبی، نکویی
دیکشنری
mend, amendment, recovery, recuperation, well-being
-
جستوجوی دقیق
-
بهبودی
واژگان مترادف و متضاد
۱. شفا، مداوا، معالجه ≠ وخامت ۲. خوبی، نکویی
-
بهبودی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) behbudi = بهبود Δ این کلمه درست نیست، زیرا بهبود خود اسم مصدر است و نباید «ی» به آن الحاق کرد.
-
بهبودی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (حامص .) 1 - خوبی ، نیکی . 2 - تندرستی .
-
بهبودی
لغتنامه دهخدا
بهبودی . [ ب ِ ] (حامص مرکب ) خوبی و خیریت . (ناظم الاطباء). خوبی . نیکی . (فرهنگ فارسی معین ). || تندرستی . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). || زور و توانائی . || (اِ) کنایه از خنجر و دشنه . (ناظم الاطباء).
-
بهبودی
دیکشنری فارسی به عربی
تحسن , تحسين , صحة
-
واژههای مشابه
-
بهبودی دادن
دیکشنری فارسی به عربی
تحسن , علاج
-
بهبودی یافتن
دیکشنری فارسی به عربی
تحسن
-
بهبودی ناپذیر
دیکشنری فارسی به عربی
عضول , فاسد
-
اوضاع رو به بهبودی است
دیکشنری فارسی به عربی
أخذت الظروف تتحسن
-
جستوجو در متن
-
improved
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بهبود یافته، بهتر کردن، اصلاح کردن، بهبودی دادن، پیشرفت کردن، بهبودی یافتن، اصلاحات کردن، تکمیل کردن
-
improves
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بهبود می یابد، بهتر کردن، اصلاح کردن، بهبودی دادن، پیشرفت کردن، بهبودی یافتن، اصلاحات کردن، تکمیل کردن
-
improving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بهبود می یابد، بهتر کردن، اصلاح کردن، بهبودی دادن، پیشرفت کردن، بهبودی یافتن، اصلاحات کردن، تکمیل کردن
-
improve
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بهتر کردن، اصلاح کردن، بهبودی دادن، پیشرفت کردن، بهبودی یافتن، اصلاحات کردن، تکمیل کردن