کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بهبهانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بهبهانی
لغتنامه دهخدا
بهبهانی . [ ب ِ ب َ ] (اِ) نام قسمتی از موسیقی . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
بهبهانی
لغتنامه دهخدا
بهبهانی . [ ب ِ ب َ ] (اِخ ) سیدعبداﷲ (آیةاﷲ). از روحانیان طراز اول تهران و رهبر شجاع آزادیخواهان ، در انقلاب مشروطیت . وی رهبری مشروطه طلبان را برعهده داشت و با همکاری سید محمد طباطبائی با نیروهای استبداد مبارزه کرد و پس از پیروزی انقلاب و استقرار ح...
-
بهبهانی
واژهنامه آزاد
یکی از محله های قدیمی بندر بوشهر. نام محلۀ بهبهانی از نام بازرگانان، تجار و علمایی گرفته شده که در قرن ۱۲ و ۱۳ هجری قمری از منطقۀ بهبهان مهاجرت کرده و در این شهر سکنی گزیده اند. بوشهر از آغاز فعالیت بندری و شهری رونق اقتصادی بسیار داشته و از این جهت ...
-
واژههای مشابه
-
نظمی بهبهانی
لغتنامه دهخدا
نظمی بهبهانی . [ ن َ ی ِ ب ِ ب ِ ] (اِخ ) از شاعران معاصر با نصرآبادی است و به روایت او «کمال صلاح و درویشی داشت ، فی الجمله تحصیلی کرده ، مدتی در اصفهان بود... سپس به شیراز رفت و در آنجا ساکن شد». او راست :خدنگ غمزه به نظمی زدی و آه کشیدزبان بریده م...
-
علامه بهبهانی
لغتنامه دهخدا
علامه بهبهانی . [ ع َل ْ لا م َ ب ِ ب َ ] (اِخ ) محمدباقربن محمداکمل . رجوع به علامه ٔ ثانی شود.
-
جستوجو در متن
-
کنار
واژهنامه آزاد
(بهبهانی) کُنار؛ دامن.
-
تسیار
واژهنامه آزاد
(بهبهانی) تِسیار؛ نگهدار.
-
گت
واژهنامه آزاد
(بهبهانی) گِت؛ بهانه.
-
اوخولو
واژهنامه آزاد
(بهبهانی) [o kho loo] دایی.
-
پیرونی
واژهنامه آزاد
در لری بختیاری و نیز بهبهانی به معنای تشنج است
-
اشتو
واژهنامه آزاد
(بروجنی) اُشتو؛ تند و سریع. (بهبهانی) اِشتو؛ عجله کردن.
-
شاه سیاه
لغتنامه دهخدا
شاه سیاه . (اِخ ) لقبی بود که مخالفان آزادی به سیدعبداﷲ بهبهانی داده بودند. (یادداشت مؤلف ).
-
سندین
لغتنامه دهخدا
سندین . [ س َ ن َ دَ ] (اِخ ) لقبی است برای سیدعبداﷲ بهبهانی و سیدمحمد طباطبائی ، دو تن از علمای اوان نهضت مشروطیت ایران . (یادداشت مؤلف ). رجوع به سیدعبداﷲ بهبهانی و سیدمحمد طباطبائی شود.