کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بنیان نهاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اصطخر
لغتنامه دهخدا
اصطخر. [ اِ طَ ] (اِخ ) ابن طهمورث . نخستین کسی بود که شهر اصطخر را بنیان نهاد. (از معجم البلدان ).
-
تئودولف
لغتنامه دهخدا
تئودولف . [ ت ِ ءُ ] (اِخ ) اسقف اورلئان متوفی بسال 821 م . و در «فلئوری - سور - لوار» کشیش بود و کلیسای ژرمینیی را بنیان نهاد.
-
زاویه ٔ مغاربه
لغتنامه دهخدا
زاویه ٔ مغاربه . [ ی َ ی ِ م َ رِ ب َ ] (اِخ ) این زاویه در دمشق در شمال جامع جراح که متعلق است بمغاربه واقع است و رئیس علاءالدین علی مشهور به ابن وطیه در 802 آن را بنیان نهاد. (از خطط الشام ج 6 ص 141). رجوع به زاویه شود.
-
ریوند
لغتنامه دهخدا
ریوند.[ ری وَ ] (اِخ ) نام کوهی بوده در شمال غربی سبزوارکه پشت ویشتاسپان نیز می خوانده اند و گشتاسب پس از گرویدن به دین زرتشت آتشکده ٔ آذربرزین مهر را در آنجا بنیان نهاد. رجوع به مزدیسنا و تأثیر آن در ادب پارسی ص 216 و 217 و ایران در زمان ساسانیان ص...
-
بنا نهادن
لغتنامه دهخدا
بنا نهادن . [ ب ِ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) بنیان گذاشتن . پی افکندن : نور چشمم بنانهاده ٔ تست دل و جان هر دو بازداده ٔ تست . نظامی .ملک کیخسرو چون بکوه اندس و ماهین رسید، دیه قردین بنا نهاد. (تاریخ قم ص 81).چنانکه صاحب فرخنده خوی مجدالدین که بیخ اجر...
-
دزارگ
لغتنامه دهخدا
دزارگ . [ دِ ] (اِخ ) ژرار. یا گاسپار (1593 - 1662 م .). ریاضیدان و مهندس فرانسوی و از مؤسسین هندسه ٔ جدید. از زندگی او چندان اطلاعی در دست نیست . شهرتش بسبب کتابی است که در مخروطات نوشته است ، که اگر چه مورد توجه دکارت و پاسکال بود، در زمان وی چندا...
-
شامپولیون
لغتنامه دهخدا
شامپولیون . [ پ ُ ی ُ ] (اِخ ) ژان فرانسوا. از شرق شناسان فرانسوی بود. وی بسال 1790 م . متولد شد و در سال 1832 م . در پاریس درگذشت در سال 1814 م . تحت عنوان «مصر زیر تسلط فراعنه » دو جلد کتاب منتشر ساخت که شامل ترجمه ٔ بسیاری از منابع تاریخی و جغرافی...
-
اشک
لغتنامه دهخدا
اشک . [ اَ ] (اِخ ) دوم یا تیرداد اول . پس از شکست برادرش بر تخت نشست و خود را ارشک (اشک ) نامید (248 ق . م .). در دوره ٔ او دولت پارت قوت یافت و توجه خود را به امور داخلی مصروف داشت و قلاع زیادی بساخت و شهری بنام «دارا» بنیان نهاد و آنرا پایتخت خود ...
-
باب الخداش
لغتنامه دهخدا
باب الخداش . [ بُل ْ خ َدْ دا ] (اِخ ) باب خداش یا درب خداش یا درب خدیش از دروازه های شیراز بود که شیخ روزبهان بقلی در آنجا رباطی بنیان نهاد که خود به آنجا مدفون گردید. علامه قزوینی آرد: (از کتاب تحفة العرفان ورق 11، الف )معلوم میشود که نام پدر این خ...
-
اشیر
لغتنامه دهخدا
اشیر. [ اَ ] (اِخ ) شهریست در جبال بربر بمغرب در مرز افریقیه ٔ غربی که مقابل بجانه در دشت واقع است و نخستین کسی که آنرا بنیان نهاد زیری بن مناد رئیس قبیله ٔ صنهاجی و جد معزبن بادیس از ملوک افریقیه بود. زیری در آغاز حال در جبال سکونت داشت و چون به مرح...
-
اشقودره
لغتنامه دهخدا
اشقودره . [ اِدَ رَ ] (اِخ ) تلفظ ترکی یا معرب اشکودره است و کلمه ٔ مزبور در لغت آرنائودی (البانی ) مشتق از «کودره » بمعنی تپه است زیرا بروایت بارلیتوس این بلاد در آغاز امر در دو کناره ٔ نهر «گیر» در جلگه ٔ همواری واقع بود ولی بعدها اقوام وحشی بدان س...
-
پی
لغتنامه دهخدا
پی . [ پ َ / پ ِ ] (اِ) آنچه در زیر ستونها از زمین کنند و آن را با آهک و سنگ و جز آن استوار کنند استحکام بنا را. بنیان دیوار خانه که در زمین کنند و بخاک و آهک و سنگ استوارسازند. پایه ٔ دیوار و بنا زیرتر از سطح زمین . بنبری . بنوری . بنوره . اُس . اسا...
-
دیدو
لغتنامه دهخدا
دیدو. [ دُ ] (اِخ ) بانی و ملکه ٔ افسانه ای کارتاژ.دختر شاه صور بود و گویند الیسا نام داشت . شوهرش بدست برادرش پوگمالیون که بجای پدر بسلطنت صور نشست بقتل رسید. دیدو با پیروان خود صور را ترک گفت و با کشتی نخست به قبرس و از آنجا به افریقای شمالی رفت و ...
-
یعقوب
لغتنامه دهخدا
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن یوسف بن عبدالمؤمن ، مکنی به ابویوسف . سومین از سلاطین موحدین مراکش و پسر عبدالمؤمن مؤسس آن سلسله بود. در سال 555 هَ . ق . در مراکش به دنیا آمد و با مرگ پدر به جای او نشست و به نام منصور بدو بیعت کردند. دوران پرافتخار موح...
-
اصلاحیه
لغتنامه دهخدا
اصلاحیه . [ اَ حی ی َ ] (اِخ ) قصبه ٔ شهرستانی است در ایالت مرعش از ولایت حلب که جودت پاشا هنگامی که والی حلب بود آنرا بنیان نهاد و آنرا قصبه ٔ شهرستان قرار داد. ساکنان آن هزار تن کُرد و ارمنی است . شهرستان مزبور مشتمل بر چندین ناحیه است که مجموع آنه...