کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بنیانکن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بنیانکن
مترادف و متضاد
۱. تخریبگر، ریشهکن، ویرانگر، مخرب، ویرانساز ≠ آبادگر
۲. بنیادسوز ≠ بنیانگذار
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بنیانکن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تخریبگر، ریشهکن، ویرانگر، مخرب، ویرانساز ≠ آبادگر ۲. بنیادسوز ≠ بنیانگذار
-
واژههای همآوا
-
بنیان کن
لغتنامه دهخدا
بنیان کن . [ ب ُ ک َ ] (نف مرکب ) خانه برانداز. ویران کننده ٔ خانه و بنا : نخست باید بستن مسیل چشمه ٔ آب که رفته رفته شود چشمه سیل بنیان کن .قاآنی .
-
جستوجو در متن
-
خانمانبرانداز
واژگان مترادف و متضاد
ویرانساز، ویرانگر، خانمانسوز، بنیانکن
-
خانمانسوز
واژگان مترادف و متضاد
بنیانکن، خانمانبرانداز، خانهبرانداز، خانهسوز
-
بنیانگذار
واژگان مترادف و متضاد
بانی، پایهگذار، موسس ≠ بنیانکن
-
مخرب
واژگان مترادف و متضاد
بنیانکن، تخریبگر، ویرانساز، ویرانگر ≠ آبادگر، بنیادساز، بنیادگر