کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بنوثوابة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بنوثوابة
لغتنامه دهخدا
بنوثوابة. [ ب َ ث َ ب َ ] (اِخ ) قبیله ای از عرب و از این قبیله است : ثوابةبن یونس و ابوالعباس احمدبن محمدبن ثوابه و ابوعبداﷲ محمدبن احمدبن ثوابه و ابوالحسین ثوابه . و اصل بنوثوابه از نصارا بوده است .رجوع به معجم الادباء چ مارگلیوث ج 2 ص 37 ببعد شود.
-
جستوجو در متن
-
ثوابة
لغتنامه دهخدا
ثوابة. [ ث َ ب َ ] (اِخ ) ابن یونس . پدرآل ثوابة. (ابن الندیم ص 7). رجوع به بنوثوابه شود.
-
ابوالحسین ثوابه
لغتنامه دهخدا
ابوالحسین ثوابه . [ اَ بُل ْ ح ُ س َ ن ِ ث َ ب َ ] (اِخ ) ابن الندیم گوید این آخرین کس است از بنوثوابه و من او را دیدم و او یکی از افاضل و علماء این خانواده است . و در باب شعرا او را ابوالحسین بن ثوابة کاتب مینامد و میگوید به عربی شعر میگفت و مقل است...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) ابن محمدبن ثوابةبن خالد الکاتب . مکنی به ابوالعباس . محمدبن اسحاق الندیم گوید: او احمدبن محمدبن ثوابةبن یونس ابوالعباس کاتب است . این خاندان اصلا ترسا بودند و گویند یونس معروف بلبابه بود و شغل حجامی داشت و بعضی گفته اند مادر ای...