کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بنفش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بنفش
/banafš/
معنی
کبودرنگ؛ رنگ کبود؛ ترکیبی از رنگ آبی و سرخ.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بنفشهگون، کبود، کبودرنگ
دیکشنری
lilac, fuchsia, violet
-
جستوجوی دقیق
-
بنفش
واژگان مترادف و متضاد
بنفشهگون، کبود، کبودرنگ
-
بنفش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) banafš کبودرنگ؛ رنگ کبود؛ ترکیبی از رنگ آبی و سرخ.
-
بنفش
فرهنگ فارسی معین
(بَ نَ) (اِ.) 1 - رنگی است فرعی که از ترکیب دو رنگ اصلی قرمز و آبی بدست آید. 2 - نوعی از جواهر کریمه .
-
بنفش
فرهنگ فارسی معین
(بَ نَ) ( اِ.) کبود رنگ . رنگی غیراصلی که از ترکیب دو رنگ قرمز و آبی به دست آید.
-
بنفش
لغتنامه دهخدا
بنفش . [ ب َ ن َ ] (ص ، اِ) کبودرنگ و نیلگون . (غیاث ). بنفشه رنگ . (آنندراج ). رنگ کبود مانند رنگ گل بنفشه . (ناظم الاطباء). کبود. (شرفنامه ٔ منیری ). رنگی است فرعی که از ترکیب دو رنگ اصلی قرمز و آبی بدست آید. (فرهنگ فارسی معین ). رنگی چون رنگ پوست ...
-
بنفش
دیکشنری فارسی به عربی
بنفسج , بنفسجي
-
بنفش
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: benawš طاری: banafš طامه ای: benafš طرقی: benafš کشه ای: benawš نطنزی: benowš
-
واژههای مشابه
-
یاس بنفش
دیکشنری فارسی به عربی
نيلج
-
بنفش رنگ
دیکشنری فارسی به عربی
بنفسج
-
لعل بنفش
دیکشنری فارسی به عربی
بنفسجي
-
درکوهی بنفش
دیکشنری فارسی به عربی
بنفسجي
-
رنگ بنفش
دیکشنری فارسی به عربی
بنفسجي
-
بنفش کمرنگ
دیکشنری فارسی به عربی
لافندر
-
اشعه ٔ ماوراء بنفش
لغتنامه دهخدا
اشعه ٔ ماوراء بنفش . [ اَ ش ِع ْ ع َ / ع ِ ی ِ وَ ءِ ب َ ن َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) منبع طبیعی اشعه ٔ ماوراء بنفش آفتاب است . امواج اشعه ٔ ماوراء بنفش کوتاهتر از امواج اشعه ٔ نورانی آفتاب اند و اگر اشعه ٔ آفتاب را با عبور دادن از منشور (پریسم ) تج...