کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بنفسج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بنفسج
/banafsaj/
معنی
= بنفشه
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بنفسج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: بنفشه] (زیستشناسی) [قدیمی] banafsaj = بنفشه
-
بنفسج
لغتنامه دهخدا
بنفسج . [ ب َ ن َ س َ ] (معرب ، اِ) معرب بنفشه ٔ فارسی است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). بوئیدن تازه ٔآن نافع محرورین و مداومت بر آن منوم و مروح و مربای آن نافع ذات الجنب و ذات الریه و دافع صداع و سعال است . (منتهی الارب ) (آنندراج )...
-
بنفسج
دیکشنری عربی به فارسی
بنفشه , بنفش , بنفش رنگ
-
واژههای مشابه
-
بنفسج الکلاب
لغتنامه دهخدا
بنفسج الکلاب . [ ب َ ن َ س َ جُل ْ ک ِ ] (ع اِ مرکب ) شابانج . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). بنک بفارسی قنب است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
جستوجو در متن
-
بنفشه
دیکشنری فارسی به عربی
بنفسج
-
بنفش رنگ
دیکشنری فارسی به عربی
بنفسج
-
بنفش
دیکشنری فارسی به عربی
بنفسج , بنفسجي
-
منفسح
لغتنامه دهخدا
منفسح . [ م َ ن َ س ِ ] (معرب ، اِ) بنفسج . بنفشه . (دزی ج 2 ص 619). رجوع به بنفسج و بنفشه شود.
-
این
لغتنامه دهخدا
این . [ اِی ْ ی ُ ] (اِ) بنفشه . بنفسج . (یادداشت به خط مؤلف ).
-
فره
لغتنامه دهخدا
فره . [ ] (اِ) به فارسی بنفسج و به ترکی فراخ است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
اثرون
لغتنامه دهخدا
اثرون . [ ] (اِ) به یونانی اسم بنفسج است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
-
بنفشج
لغتنامه دهخدا
بنفشج . [ ب َ ن َ ش َ ] (اِ) رجوع به بنفسج و بنفشه شود.
-
بنفشه سگ
لغتنامه دهخدا
بنفشه سگ . [ ب َ ن َ ش َ / ش ِ س َ ] (اِ مرکب ) به فارسی شابانج است و بنفسج الکلاب نیز نامند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به بنفسج الکلاب شود.