کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بنزین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بنزین
/benzin/
معنی
مایعی بیرنگ، فرّار، قابل اشتعال، و دارای بوی مخصوص که از تقطیر نفت بهدست میآید و برای سوخت موتورها، ماشینها، و کارهای دیگر استعمال میشود.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
تقطیرشده نفت، سوخت ≠ گازوئیل
فعل
بن گذشته: بنزین زد
بن حال: بنزین زن
دیکشنری
benzine, gas, gasoline, petrol
-
جستوجوی دقیق
-
بنزین
واژگان مترادف و متضاد
تقطیرشده نفت، سوخت ≠ گازوئیل
-
بنزین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: benzine] (شیمی) benzin مایعی بیرنگ، فرّار، قابل اشتعال، و دارای بوی مخصوص که از تقطیر نفت بهدست میآید و برای سوخت موتورها، ماشینها، و کارهای دیگر استعمال میشود.
-
بنزین
فرهنگ فارسی معین
(بِ) [ فر. ] ( اِ.) از فرآورده های نفتی که از تقطیر نفت خام به دست می آید و جهت سوخت وسایل نقلیه استفاده می شود.
-
بنزین
لغتنامه دهخدا
بنزین . [ ب ِ ] (اِ) (مأخوذ از روسی ) بنزین معمولی (اسانس نفت ) که از تقطیر سبک نفت معدنی بدست می آید، و آن ماده ٔ مولد نیرو در اتومبیلها است . اغلب برای آنکه نقطه ٔ اشتعال بتأخیر افتد، در آن مقداری 4Pb(C2H5) که پلمپ تترااتیل نام دارد افزوده اند و ...
-
بنزین
دیکشنری فارسی به عربی
بنزين , غاز , غازولين
-
واژههای مشابه
-
بنزين
دیکشنری عربی به فارسی
هيدروکربور معطر وبي رنگي بفرمول 6ح6ص که از تقطير قطران بدست ميامد , بنزين
-
پمپ بنزین
لغتنامه دهخدا
پمپ بنزین . [ پ ُ پ ِ ب ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) محلی که به صاحبان اتوموبیل ووسائل نقلیه ٔ مانند آن بوسیله ٔ تلمبه بنزین دهند.
-
بنزین فروش
لغتنامه دهخدا
بنزین فروش . [ ب ِ ف ُ] (نف مرکب ) فروشنده ٔ بنزین . (فرهنگ فارسی معین ).
-
بنزین فروشی
لغتنامه دهخدا
بنزین فروشی . [ ب ِ ف ُ ] (حامص مرکب ) فروختن بنزین . (فرهنگ فارسی معین ). || (اِ مرکب ) مکانی که در آنجا بنزین میفروشند. (فرهنگ فارسی معین ).
-
بنزین سنگین
دیکشنری فارسی به عربی
نفط
-
جستوجو در متن
-
gasolenes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بنزین ها، بنزین، گازولین
-
benzines
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بنزین ها، بنزین، انواع مواد نفتی قابل اشتعال
-
benzilic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بنزین