کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بنزول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بنزول
/benzol/
معنی
= بنزن
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بنزول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: benzol] (شیمی) benzol = بنزن
-
بنزول
لغتنامه دهخدا
بنزول . [ ب َ زُ ] (اِ) بنزل . نام تجارتی بنزن . رجوع به کلمه ٔ بنزن شود.
-
واژههای مشابه
-
gasohol
بِنزول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] مخلوطی از اتانول و بنزین
-
جستوجو در متن
-
benzol
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بنزول
-
benzole
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بنزول
-
benzoles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بنزول ها
-
بنزل
لغتنامه دهخدا
بنزل . [ ب َ زُ ] (اِ) بنزول . نام تجارتی بنزن است . رجوع به بنزن شود.
-
بنزن
لغتنامه دهخدا
بنزن . [ ب َ زِ ] (اِ) مایعی بی رنگ و با بوی تند مخصوص ، کمی سبکتراز آب که در 80/1 درجه ٔ صدبخشی بجوش می آید. و در 5/48 درجه ٔ صدبخشی متبلور میشود. بسیار فرار و سریعالاشتعال است . بنزن را نباید با بنزین که یکی از مشتقات نفت است و مخلوطی از ئیدروکربور...
-
کائوچو
لغتنامه دهخدا
کائوچو. (اِ) کائوتچو. کائوچوک . کائوتچوک . در تداول هنود امریکا بر موادی که از درخت هیفا بیرون می آید و نوعی صمغ است اطلاق میشود و در زبان هنود امریکا بمعنی «اشکهای درخت » است . این کلمه را در عربی امروزی «مطاط» میگویند. (ازکتاب هذه اندونیسیا. چاپ قا...