کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بنزوات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بنزوات
/banzovāt/
معنی
مادهای که از اسید بنزویک بهدست میآید.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بنزوات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: benzoate] (شیمی) banzovāt مادهای که از اسید بنزویک بهدست میآید.
-
بنزوات
لغتنامه دهخدا
بنزوات . [ ب َ زُ ] (اِ) مأخوذ از فرانسه . ملحی که از اسیدبنزوئیک حاصل گردد. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ فارسی معین ). بنزوآت دو سدیم 144/04 = C6H5CooNAافیسینال گرد سفید انیدر (خشک ) است . محلول یک در ده آن خنثی و یا در مقابل تورنسل کمی قلیایی میباشد....
-
جستوجو در متن
-
benzoated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بنزوات
-
benzoate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بنزوات
-
بنزآت
لغتنامه دهخدا
بنزآت . [ ب َ زُ ] (اِ)بنزوآت . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به بنزوات شود.
-
benzoate of soda
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بنزوات سودا
-
بنزونفتل
لغتنامه دهخدا
بنزونفتل . [ ب َ ن َ ت ُ ] (اِ) یا بنزوآت دونفتل بتا .گرد سفیدرنگ متبلوری بدون مزه و بو است و اغلب بصورت سوزنهای بی رنگ متبلور میشود. در 110 درجه ذوب میشود و در آب غیرمحلول است ولی در 275 قسمت الکل و 3/4 قسمت کلروفرم حل میشود. (کارآموزی داروسازی ص 15...