کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بند و بار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گرگ بند
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] gorgband گرفتار؛ اسیر؛ دستوپابسته.
-
گل بند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] golband ۱. [مجاز] باغبان.۲. گلپیرا.۳. نوعی پارچۀ گلدار.
-
کوچه بند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kučeband در، سد، یا بندی که در سر کوچه میساختند: ◻︎ سیلاب را ملاحظه از کوچهبند نیست / زنهار پیش دیدۀ من آستین مگیر (صائب: لغتنامه: کوچهبند).
-
ماست بند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) māstband کسی که ماست مایه بزند؛ کسی که ماست درست میکند.
-
adrenergic blocking agen
آدرنالینبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] مادهای که از ترشح برگردینه جلوگیری میکند متـ . برگردینهبند
-
traverse 3, tie 1, sleeper
ریلبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تکیهگاه چوبی یا فولادی یا بتونی که ریلها بر روی آن بسته میشود متـ . تراورس
-
برگردینهبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ← آدرنالینبند
-
bay 1
بند 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از تقسیمات عرضی در امتداد عرض کشتی که به عنوان یکی از مختصات سهگانۀ محل استقرار بارگُنجها شمارهگیری میشود
-
clause
بند 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واحدی نحوی که معمولاً از یک یا چند گروه تشکیل شده است
-
بند 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] ← مفصل
-
بندآهنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] ← بزلمفصل
-
main clause, matrix clause, superordinate clause
بند پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] بند غیروابسته در بندهای مرکب
-
subordinate clause, embedded clause
بند پیرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] بند وابسته به بند پایه در بندهای مرکب متـ . بند وابسته dependent clause
-
adjective clause
بند صفتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] بندی که در جمله نقش صفت را ایفا میکند
-
adverbial clause
بند قیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] بندی که در جمله نقش قید را ایفا میکند