کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بندیزه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بندیزه
دیکشنری فارسی به عربی
رباط
-
بندیزه
واژهنامه آزاد
نام روستایی درپانزده کیلومتری جاده بروجرد به اشترینان به معنی:بن (ریشه )+دیزه (سیاه ) وبه این علت با این نام خوانده می شود که درمحل قدیمی روستا خاکی که هنگام پی کنی ساختمان کنده می شود ازنوع سنگ های رسوبی وبه رنگ سیاه (کبود) بوده ...
-
جستوجو در متن
-
ligament
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رباط، بند، پیوند، وتر عضلانی، بندیزه
-
ligaments
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رباط ها، رباط، بند، پیوند، وتر عضلانی، بندیزه
-
رباط
دیکشنری عربی به فارسی
مقيد کردن , جلد کردن , چفت , کلا ف , قرقره , ماکو , ماسوره , چفت کردن , بستن , دور چيزي پيچيدن , پر از سوراخ , پر از سوراخ کردن , پيوند , رباط , بند , وتر عضلا ني , بنديزه
-
تکدرخت
واژهنامه آزاد
(تاک درخت) نام مکانی است که درمحل تقاطع جاده اصلی بروجرد به اشترینان (پانزده کیلومتری بروجرد ) به سمت روستای بندیزه قراردارد و در سالهای قبل از 1345 هجری شمسی مملو از تاکستان بوده برای همین با این نام خوانده شده