کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بندگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
بندگی و عبودیت
فرهنگ گنجواژه
بندگی.
-
جستوجو در متن
-
سر و آستان
فرهنگ گنجواژه
بندگی.
-
استرقاق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'esterqāq به بندگی گرفتن.
-
بردگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) bardegi غلامی؛ بندگی.
-
slavery
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بردگی، بندگی
-
پایین پرستی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] pāy(')inparasti بندگی؛ خدمتکاری.
-
رقیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: رقّیـّة] reqqiy[y]at بردگی؛ بندگی.
-
رقیت
واژگان مترادف و متضاد
بردگی، بندگی، غلامی، ≠ حریت
-
استعباد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'este'bād به کسی را بندۀ خود کردن؛ به بندگی گرفتن.
-
bondage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسارت، بندگی، بردگی
-
thralldom
دیکشنری انگلیسی به فارسی
thralldom، اسارت، عبودیت، بندگی
-
عبودية
دیکشنری عربی به فارسی
بندگي , بردگي , اسارت
-
تعبد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] ta'abbod بندگی کردن؛ به عبادت پرداختن؛ پرستش کردن.
-
slaveries
دیکشنری انگلیسی به فارسی
slaveries، بردگی، بندگی
-
thraldom
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترسناک، عبودیت، بندگی، اسارت