کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بنجار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بنجار
واژهنامه آزاد
روستایی در حوالی زابل در سیستان
-
جستوجو در متن
-
ده ارباب
لغتنامه دهخدا
ده ارباب . [ دِه ْ اَ ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل . واقع در چهارهزارگزی شمال خاوری بنجار. سکنه ٔ آن 1340 تن می باشد. آب آن از رودخانه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
ده اصغر
لغتنامه دهخدا
ده اصغر. [ دِه ْ اَ غ َ ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل . واقع در هشت هزارگزی جنوب خاوری بنجار. سکنه ٔ آن 699 تن می باشد. آب آن از رودخانه ٔ هیرمند است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
ده جهانگیر
لغتنامه دهخدا
ده جهانگیر. [ دِه ْ ج َ ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل . واقع در 14هزارگزی خاور بنجار. سکنه ٔ آن 134 تن . آب آن از رودخانه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
ده مهیم خان
لغتنامه دهخدا
ده مهیم خان . [ دِه ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل . واقع در 15هزارگزی شمال باختری بنجار. سکنه ٔ آن 199 تن . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
ده نو
لغتنامه دهخدا
ده نو. [ دِه ْ ن َ ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل . واقع در 32هزارگزی جنوب بنجار. سکنه ٔ آن 968 تن . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین می شود. راه آن فرعی . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
ده فتح ا
لغتنامه دهخدا
ده فتح ا. [ دِه ْ ف َ حُل ْ لا ه ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل . واقع در 11هزارگزی باختری بنجار. سکنه ٔ آن 423 تن . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
ده کول
لغتنامه دهخدا
ده کول . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل . واقع در 5هزارگزی شمال باختری بنجار. سکنه ٔ آن 1024 تن . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
موشی
لغتنامه دهخدا
موشی . (اِخ ) دهی است از بخش پشت آباد شهرستان زابل واقع در 21 هزارگزی شمال باختری بنجار با 347 تن جمعیت . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
میرعبدا
لغتنامه دهخدا
میرعبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل ، واقع در 11هزارگزی بنجار با 250 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
راشگ
لغتنامه دهخدا
راشگ . (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل که در 15هزارگزی شمال بنجار و 4هزارگزی راه مالرو بنجار به خمک واقع است جلگه ای گرم معتدل و سکنه آن 636 تن میباشد. آب آن از رودخانه هیرمند تأمین میشود. و محصول آن غلات و لبنیات است . شغل اهالی زراعت و گ...
-
ده اعظم
لغتنامه دهخدا
ده اعظم . [ دِه ْ اَ ظَ ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل . واقع در هشت هزارگزی جنوب باختری بنجار. سکنه ٔ آن 350 تن می باشد. آب آن از رود هیرمند وراه آن فرعی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
درکی
لغتنامه دهخدا
درکی . [ دَ رَ ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل واقع در 6 هزارگزی شمال بنجار و دو هزارگزی راه مالرو جلال آباد به زابل ، با 804 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
ده علی جان گرگ
لغتنامه دهخدا
ده علی جان گرگ . [ دِه ْ ع َ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل . واقع در 12هزارگزی شمال خاوری بنجار. سکنه ٔ آن 145 تن . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین می شود. (ازفرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).