کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بنات الشوق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
بنات الرعد
لغتنامه دهخدا
بنات الرعد.[ ب َ تُرْ رَ ] (ع اِ مرکب ) کماءة. سماروغ . قارچ .
-
بنات الرمل
لغتنامه دهخدا
بنات الرمل . [ب َ تُرْ رَ ] (ع اِ مرکب ) بقر وحشی . (از المرصع).
-
بنات الریاح
لغتنامه دهخدا
بنات الریاح . [ ب َ تُرْ ریا ] (ع اِ مرکب ) تیراندازان . نشاب : هزوا بنات الریاح نحوهم اعوجها طامح و اقومها.(از المرصع).
-
بنات الریح
لغتنامه دهخدا
بنات الریح . [ ب َ تُرْ ری ] (ع اِ مرکب ) شتر. گویند این حیوان از باد آفریده شده . چنان که گویند خیل و نخل از باقیمانده ٔ گل آدم خلق شده است . (از حاشیه ٔ المرصع).
-
بنات الزور
لغتنامه دهخدا
بنات الزور. [ ب َ تُزْ زو ] (ع اِ مرکب ) اضلاع و دنده های اطراف سینه . (از المرصع).
-
بنات السحاب
لغتنامه دهخدا
بنات السحاب . [ ب َ تُس ْ س َ ] (ع اِ مرکب ) تگرگ . (از المرصع).
-
بنات السیر
لغتنامه دهخدا
بنات السیر. [ ب َ تُس ْ س َ ] (ع اِ مرکب ) شتر. (از المرصع).
-
بنات الصدر
لغتنامه دهخدا
بنات الصدر. [ ب َ تُص ْ ص َ ] (ع اِ مرکب ) اندیشه . (مهذب الاسماء). آنچه از اسرار و افکار و اندوه و غم بشب در دل وارد شود.
-
بنات الصوی
لغتنامه دهخدا
بنات الصوی . [ ب َ تُص ْ ص ُ ] (ع اِ مرکب ) سنگریزه هائی که در بیابانها برای علامت و راهنمائی گرد شده است . (از المرصع).
-
بنات الضمیر
لغتنامه دهخدا
بنات الضمیر. [ ب َ تُض ْ ض َ ] (ع اِ مرکب ) افکار. احادیث نفس . اسرار. خیالات . (از المرصع).
-
بنات الطریق
لغتنامه دهخدا
بنات الطریق . [ ب َ تُطْ طَ ] (ع اِ مرکب ) کوره راههائی که از شاه راهی منشعب شوند. (از المرصع).
-
بنات العجز
لغتنامه دهخدا
بنات العجز. [ ب َ تُل ْ ع َ ] (ع اِ مرکب )تیرها. || پرنده ایست . (از منتهی الارب ).
-
بنات العراب
لغتنامه دهخدا
بنات العراب . [ ب َ تُل ْ ع ِ ] (ع اِ مرکب ) شترانی نجیب که به فحل معروف بنام عراب منسوب هستند.
-
بنات العس
لغتنامه دهخدا
بنات العس . [ ب َ تُل ْ ع َ س س ] (ع اِ مرکب ) گیاهی که بسیاهی زند از انبوهی و بسیاری . (منتهی الارب ).
-
بنات العسجد
لغتنامه دهخدا
بنات العسجد. [ ب َ تُل ْع َ ج َ ] (ع اِ مرکب ) شترانی نجیب که به شتری نجیب ومشهور از آن عسجد نامی منسوب هستند. (از المرصع).